93/6/17
2:48 ع
محمدرضا رحیمی معاون اول دولت دهم در نامهای سرگشاده به رییس قوه قضاییه پیرامون انتشار حکم دادگاه بدوی خود توضیحاتی ارائه کرده است.
به گزارش خبرآنلاین، متن نامه محمدرضا رحیمی خطاب به آیتالله آملی لاریجانی بدین شرح است:
«بسم الله الرحمن الرحیم
93/5/10
1:46 ع
رییس کل محترم بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران
با سلام
احتراماً، ضمن آرزوی قبولی طاعات و عبادات جنابعالی، به استحضار میرساند:
مدتی است توسط شماری از فعالان سیاسی و رسانهای و معدودی از نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی در رسانههای مختلف داخلی و خارجی، ادعا و اتهامی مبنی بر قرار داشتن نام اطرافیان دکتر احمدینژاد در فهرستی با استناد به «لیست محرمانه کمیته وصول مطالبات بانک مرکزی» مطرح و ارقامی در حد هزاران میلیارد تومان در این زمینه اعلام گردیده است؛ لکن تاکنون از سوی هیچ مرجع رسمی و ذیربط در این زمینه موضعگیری و اطلاعرسانی خاصی انجام نگرفته و همین عدم شفافیت بر شبهات و هم چنین سوء استفادههایی در فضای سیاسی و رسانهای کشور افزوده است.
این در حالی است که در مواردی، حتی از یکی از نمایندگان مطرح کننده این اتهام درخواست شده که «چنانچه در بیان اظهار نظر کذب خود مُصِر هستند نسبت به انتشار عمومی نام بانک یا بانکهای پرداخت کننده و نیز تاریخ و مبلغ این وامهای کلان به تفکیک اسامی اطرافیان آقای احمدی نژاد اقدام نمایند» که متأسفانه این درخواست تاکنون بدون پاسخ مانده است.
با عنایت به آن چه ذکر شده و هم چنین سیستم مکانیزه و تخصصی نظارتهای مالی در بانک مرکزی و با خواست و تأکید آقای دکتر احمدینژاد و البته برای تنویر افکار عمومی، تقاضا دارد نسبت به اعلام انتشار رسمی و عمومی تمامی اطلاعات در خصوص هر نوع درخواست، مبلغ، تاریخ و بانکهای مرتبط در پرداخت هر گونه تسهیلات به آقای دکتر احمدینژاد و اطرافیان ایشان، دستور لازم صادر و اقدام مناسب معمول فرمایید.
دفتر رییس جمهور دوره نهم و دهم
93/4/30
2:37 ع
گروه سیاسی – رجانیوز: حجتالاسلام علیاکبر ناطقنوری عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام که به تازگی بر فعالیتها و سخنرانیهای سیاسیاش افزوده است، در مراسم احیای شب بیست و یکم در حرم مطهر امام خمینی(ره) به شخصیت امام علی (ع) اشاره کرد و اظهار داشت: حضرت علی(ع) در حکومت خود با کسی تعارف نداشت. اگر شخصی بیتالمال را حیف و میل میکرد، او را متهم و مسئولیت را از او سلب میکرد و اجازه میداد آبرویش برود. ما چرا تعارف می کنیم؟ من در سخنرانیهای قبلی خودم هم گفتهام که زودتر به تخلفات رسیدگی کنید تا ذهن مردم نسبت به مسئولان خراب نشود. مبادا دوغ و دوشاب یکی شوند.
وی ادامه داد: شخصی مسئولیتی را در کشور بر عهده میگیرد و هر طور دلش خواست بیتالمال را خرج میکند، آن وقت میگویند تا زمانی که بر مسند است، مصلحت نیست جلوی او را بگیریم. وقتی هم که از مسندش کنار رفت میگویی حالا که رفته است و دیگر مرده را لگد نزنیم. پس کی و کجا میخواهیم حساب بیتالمال را برسیم؟ مگر ما نمیگوییم شیعه و پیرو علی هستیم؟ امیرالمؤمنین علی(ع) که خطاب به کارگزاران خود میفرماید قلم خود را ریز کنید و کمتر در نوشتن کاغذ را حرام کنید. اگر حکومت علی اینگونه است، تکلیف ما که اینگونه حساب بیتالمال را به حال خود رها میکنیم چیست؟
این در حالی است که بتازگی متنی از ناطق نوری در رسانهها منتشر شد که به نظر میرسد بی مناسبت با این سخنان وی در شب قدر نباشد.
حجت الاسلام و المسلمین ناطق نوری، در صفحه 51 جلد دوم کتاب خاطرات خویش در بخش ماجرای استیضاح به عنوان وزیر کشور، مینویسد: «آقای سیدمهدی طباطبایی شیرازی که حاکمشرع شهرداری تهران بود، زمینهای اطراف تهران را به افراد بیبضاعت و نهادها واگذار میکرد. این کار آقای طباطبایی اعتراض وزارت مسکن را در پی داشت و آقای گنابادی که وزیر مسکن بود، مرتب به مجلسیها میگفت: من این موضوع را به وزیرکشور میگویم ولی گوش نمیدهد… مجلس شورای اسلامی با امضای چند نفر نماینده مرا استیضاح کردند… روز استیضاح که به مجلس رفتم، آقای هاشمی خیلی نگران بود و گفت: آقای ناطق استیضاحکنندگان خیلی قوی برخورد میکنند.
گفتم نگران نباشید… لیست اکثریت نمایندگان مجلس که زمین گرفته بودند یا با نوشتن نامه درخواست زمین کرده بودند را تهیه کردم. حتی اسم آقای هاشمیرفسنجانی هم بود… شروع کردم به خواندن اسامی نمایندگان… نمایندگان دیدند دارم اسامی همه را میخوانم و آبروریزی میشود. گفتند نخوانید. جاروجنجال مفصلی در مجلس به راه افتاد. عاقبت آقای هاشمیرفسنجانی گفت: اسامی را نخوانید… و عاقبت رای آوردم.»
93/4/23
11:36 ع
جناب آقای عوض حیدرپور
نماینده محترم مجلس شورای اسلامی
با سلام
احتراماً، جنابعالی در تاریخ 16 تیرماه 1393 در مصاحبه ای با سایت «خانه ملت» با بیان این که «نام اطرافیان احمدی نژاد در لیست بدهکاران بزرگ بانکی است» اعلام داشتید که «این افراد با جمع آوری منابع اعتباری به ویژه وام های کلان به دنبال صرف این بودجه ها در زمان انتخابات مجلس و ریاست جمهوری برای رأی آوری احمدی نژاد هستند»! (متن مصاحبه به پیوست است).
لازم است در این خصوص نکات زیر مطرح شود:
اتهام دروغ «وجود نام اطرافیان آقای احمدی نژاد رییس جمهور سابق کشورمان در فهرست بدهکاران بزرگ بانکی» قبلاً توسط رسانه های بیگانه و عناصر فراری خارج نشین منتشر گردید و ذکر آن توسط جنابعالی آن هم در کسوت «عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی»، تکرار اتهامات واهی رسانه های مذکور می باشد.
لذا ضروری است نسبت به تکذیب اظهارات خود اقدام نموده و چنانچه در بیان اتهام دروغ مطرح شده مصر می باشید نسبت به انتشار نام بانک یا بانک های پرداخت کننده «وام های کلان» مورد ادعا، تاریخ و مبلغ این «وام های کلان» به تفکیک اسامی اطرافیان آقای احمدی نژاد اقدام فرمایید.
حمید بقایی
معاون اجرایی رییس جمهور دولت دهم
93/4/12
12:8 ص
به گزارش دولت بهار، طی هفته های اخیر جریان مشکوکی در برخی از شبکه های اجتماعی به بهانه حمایت از دکتر احمدی نژاد، رفتارهای ساختارشکن را در دستور کار قرار داده و در همین زمینه تعداد زیادی اکانت غیر واقعی (فیک) با تصاویر دکتر احمدی نژاد و مهندس مشایی در شبکه های اجتماعی ایجاد شده است. این حساب های کاربری متعدد که ظاهرا توسط جمع معدودی نیز مدیریت می شود مدت هاست که توهین به مقامات عالی رتبه کشور و باورهای مذهبی را در دستور کار قرار داده است.
در این میان دکتر اکبر جباری نیز از جمله افرادی است که متاسفانه با این موج مشکوک همراهی می کند.
اندک شهرت اکبر جباری در برخی از محافل به نسبت فامیلی او با دکتر غلامحسین الهام باز می گردد. با این وجود شنیده شده دکتر الهام اخیرا ضمن ابراز برائت از وی از سوء استفاده از نسبت فامیلی و انتساب اکبر جباری به وی توسط رسانه های مخالف ابراز ناراحتی کرده است. اگرچه هر انسانی مسئولیت مواضع خود را بر عهده دارد، با این وجود جریان مذکور اصرار عجیبی دارد تا در عین زیر پا گذاشتن اصول و باورهای گفتمان دکتر احمدی نژاد، خود را به وی منتسب کند.
اکبر جباری امروز یادداشتی با عنوان "درباره بازگشت احمدی نژاد به قدرت" منتشر کرد که حاوی تعرض به برخی بزرگان بود. وی در این یادداشت فعالیت سیاسی برای حضور در انتخابات 96 را خیانت حامیان احمدی نژاد نامید. متن کامل یادداشت اکبر جباری به دلیل ساختار شکنی های موجود در آن قابل انتشار نیست.
دکتر عبدالرضا داوری که طی ماه های گذشته بارها به اکبر جباری توصیه کرده بود اگر بنای دست برداشتن از طعنه به برخی بزرگان را ندارد، لااقل از نام احمدی نژاد استفاده ابزاری نکند، در واکنش به این یادداشت نوشت: «جناب آقای دکتر جباری! ظاهرا جنابعالی با دولت فخیمه یازدهم به وحدت استراتژیک رسیده اید چون دیروز از جناب حسن روحانی شنیدیم که "والله بالله تالله سال های 84 تا 92 دیگر تکرار نمی شود" و امروز از جنابتان می شنویم که:"در شرایط موجود، امکانی برای بازگشت احمدی نژاد به قدرت وجود ندارد." ضمنا به عنوان یکی از کوچکترین علاقمندان دکتر احمدی نزاد قویا به جنابعالی تذکر می دهم که حق ندارید در عباراتی که راجع به آیت الله خامنه ای به کار می بندید از متلکهایی نظیر (غیر قابل انتشار) استفاده کنید تا رندانه و موذیانه رهبر انقلاب اسلامی را با (غیر قابل انتشار) مشابهت دهید. اینکه عده ای از هواداران احمدی نژاد را به راهی هل بدهیم که نه تنها مورد رضایت دکتر احمدی نژاد نیست بلکه با مخالفت صریح ایشان روبروست ، کاری خطاست. ضمنا خطاب به برخی از هوادارانتان که مخالفانتان را به منفعت طلبی متهم می کنند بد نیست اشاراتی کنیم که هریک از ما اکنون در کجا اشتغال داریم و چگونه "منافع" مان را تامین می کنیم؟»
دکتر داوری افزود: «هنگامی که در جلسه دیروز کارگروه اندیشه در دفتر ولنجک از جناب دکتر احمدی نژاد شنیده ام که مهمترین راهبرد یک انقلابی در این زمان تحکیم پایه های نظام امت و امام و هماهنگ کردن آهنگ حرکت جامعه با آهنگ حرکت ولی فقیه است و از طرف دیگر از مباحث جنابعالی جز القاء شکاف و نقار میان دکتر احمدی نژاد و رهبری چیز دیگری نمی یابم از اینکه این مباحث را میان هواداران دکتر احمدی نزاد دامن می زنید نگران می شوم.»
مدیر مسئول ماهنامه بررسی های اقتصادی خاطرنشان کرد: «بنده مدتهاست هفته ای 4 ساعت در جلسه کارگروه اندیشه دفتر ولنجک حضور دارم و دقایق نظری جناب دکتر احمدی نژاد در باب دین، امامت، حکومت دینی، روحانیت، فرهنگ و ...به ویژه نگاه ارادت مندانه ایشان نسبت به آیت الله خامنه ای را مستقیما از شخص ایشان می شنوم. با کمال احترام به جنابعالی باید عرض کنم که نظریات شاذ جنابعالی در این قبیل موضوعات نه تنها سنخیتی با نظرات جناب دکتر احمدی نژاد ندارد بلکه در انحراف و تضاد آشکار با دیدگاه ها و منویات ایشان قرار دارد. ضمنا برای بنده عجیب است و جای سوال: چرا امثال بنده که در مسیر همگرایی بین دکتر احمدی نژاد و آیت الله خامنه ای تلاش می کنیم از کارمان اخراج می شویم و به زندان می افتیم اما دوستانی چون شما با این مواضع شاذی که علیه رهبری اتخاذ می کنید و آشکارا در مسیر القاء شکاف میان رهبری و دکتر احمدی نژاد حرکت می کنید نه تنها به زندان نمی روید بلکه همچنان بر سر مشاغل سابقتان حضور دارید و حقوق بگیر دولت فخیمه اید! خداوند سایه استوانه را بر سر دوستان مستدام دارد.»
داوری در پاسخ پایانی خاطرنشان کرد: «همه حق اظهار نظر دارند در این تردیدی نیست. اما اظهارنظر زیر تابلوی خود . نه اینکه برویم زیر تابلوی یک نفر بعد دقیقا سخنانی را بگوییم که آن صاحب تابلو به هیچ وجه به آن سخنان اعتقاد ندارد. کسی که می خواهد علیه رهبری حرف بزند حق ندارد زیر تابلوی احمدی نژادی بیاید که اعتقادش این است باید جامعه را با رهبری هماهنگ کنیم. تجمع ضدولایت فقیه ها زیر تابلوی احمدی نژاد ممنوع است.»
گفتنی است اکبر جباری در مقطع 90 تا 92 که جریان حامی دکتر احمدی نژاد زیر سنگین ترین فشارهای سیاسی قرار داشت در هندوستان اقامت گزید و با وجود آسودگی خاطر در آن سوی مرزها، کلامی در دفاع از دکتر احمدی نژاد به زبان نیاورد. جباری اما پس از بازگشت به ایران علی الخصوص طی هفته های اخیر روند مشکوکی را به طور جدی در دستور کار قرار داده است. نکته حائز اهمیت اینکه حتی یک مورد انتقاد از ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام در نوشته های پرشمار فیسبوکی وی دیده نمی شود. شنیده ها حاکی است وی در یک دستگاه دولتی در دوران دولت یازدهم استخدام شده است.
93/4/11
2:47 ع
دکتر امیر محبیان در گفت و گویی تفصیلی با هفته نامه مثلث برای اولین بار از محتوای جلساتش با روسای جمهور سابق سخن گفته است.
مثلث آنلاین بخشی از این مصاحبه را که در مورد جزئیاتی از جلسه امیر محبیان با محمود احمدی نژاد است را بازنشر می کند. جلسه ای که در سال آخر ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد برگزار شد.
شما جلسه مهمی با آقای احمدینژاد داشتید. سال آخر ریاستجمهوری ایشان بود. گویا در مورد آقای مشایی صحبتهایی با ایشان داشتید. ممکن است در این مورد صحبت کنید؟
بله، راجع به آقای مشایی هم با ایشان صحبت کردم، نمیدانم مصلحت است که بگویم یا نه!
آقای دکتر! زمان گذشته است. فکر نمیکنیم ایرادی داشته باشد.
واقعیتش این است که من یک جلسهای با آقای رحیمی داشتم. آقای رحیمی را از جامعه مهندسین و از قبل میشناختم. در آنجا صحبت کرده و دید خود را نسبت به دولت گفتم. گفتم چرا دولتی که به نام امام زمان(عج) آمده و به نام عدالتگرایی و اصولگرایی آمده این تصویر از آن ایجاد شده که بعضیها میگویند فراماسونرها اداره میکنند یا بعضی میگویند بهاییها اداره میکنند؟ من نظراتم را میدادم که اشتباه کار کجاست و آقای رحیمی یادداشت میکردند. صحبت که میکردیم یادداشت میکرد و یک دفعه به من گفت واقعیتش این است که من از صبح زود که میآیم اینجا هوا تاریک است بعد میروم فرصت نفس کشیدن ندارم، بس که کار دارم. نهایتا اگر بتوانم چند دقیقه با این تردمیلی که در اتاقم است کمی راه بروم، وگرنه تمام بدنم از کار میافتد. از بس که کار شدید دارم و راست هم میگفت. ما اصلا از بیرون نمیدانیم چه خبر است. اینها را شما بیا و با خود آقای احمدینژاد صحبت کن. زنگ زد به آقای احمدینژاد که فلانی اینجاست. آقای احمدینژاد هم فورا استقبال کرد. گفت الان صحبت بکنیم. من گفتم من الان نمیدانم که ذهنیت آقای احمدینژاد چیست. قرار شد هماهنگ کنیم که بعدا برویم. پیش از آن هم من یک مقاله نوشته بودم که تیتر یک رسالت شد درباره آقای مشایی. تحلیل من این بود که بعضیها معتقدند آقای مشایی از لحاظ مالی فاسد است، بعضیها معتقدند از لحاظ اعتقادی فاسد است و بالاخره، هر کسی چیزی میگوید. خب اینکه درست نیست. اگر از لحاظ مالی فاسد است، قوه قضائیه اقدام کند و او را بگیرد. اگر وابسته به خارج است، سیستمهای اطلاعاتی او را بگیرند. چرا اگر کسی فاسد است، ما او را رها میکنیم که در مقامی به این بالایی بماند. اگر هم فاسد نیست چرا با آبروی افراد بازی میکنیم؟ اینکه معنی بدی دارد که یک نفرهم فاسد باشد و هم مسئول. راجع به اینکه بعضی میگویند بیایمان و بیاعتقاد است ما براساس چه به همین راحتی در مورد افراد میگوییم بیایمان است. اگر واقعا بیایمان است یک زمانی است که شما اعتقاد نداری با یک توبه درست میشود. ولی بعضی از این اعتقادات غلط و اشتباهاتی که طرف در فکرش دارد ممکن است اصلا با توبه هم درست نشود. چه کسی میتواند تشخیص بدهد؟ من از اینجا که نشستهام چگونه میتوانم ایمان طرف را تشخیص بدهم؟ مگر دستگاه ایمانسنج داریم؟ این باید با چه چیز مشخص شود؟ فلان فرد خوشش نمیآید میگوید او بیایمان است. چرا ما همینطور با انگ صحبت میکنیم؟ من این را نه از موضع حمایت از آقای مشایی که ممکن است به او انتقاد هم داشته باشم، بلکه از موضع انصاف گفتم. یعنی اعتقادم واقعا این است که به همین راحتی نمیشود راجع به ایمان مردم نظر داد. همه چیز را تا این حد نباید سیاسی کنیم. این را نوشتم. ظاهرا آقای احمدینژاد دیده و موضع را منصفانه ارزیابی کرده بود. قرار شد ما با آقای احمدینژاد دیداری کنیم. در آن دیدار گفتم آقای احمدینژاد من در مورد آقای مشایی موضعم را نوشتم. بعضی از صحبتهایی که ایشان میکند به نظر من معنی ندارد که آدم روی آن جنجال کند چون حاشیهپردازی راجع به دولت است. اما راجع به ایمان افراد که من حق نظر ندارم و نظر نمیدهم. ولی سوال من از شماست. میدانم شما مشایی را قبول دارید. آقای مشایی یا رفیقت، یا قلبت، یا مغزت است. اگر قلب است خداوند این قلب را پشت جناغ سینهای محکم گذاشته. یک حفاظتی باید از او صورت بگیرد. این چه قلبی است که شما گذاشتی بیرون که هر کسی به او سنگ بزند. این چه مغزی است که پشت استخوان جمجمه نیست، بیرون گذاشتی که هر کسی به او سنگ بزند. اگر رفیق توست که آدم با رفیقش این کار را نمیکند. مگر اینکه یک برنامهای داشته باشی که او خراب بشود و تو بمانی که بعید میدانم یک مسلمان بخواهد اینکار را بکند که یک نفر دیگر خراب بشود. واقعا بنشین فکر کن، ببین چه چیزی هست. اینکه درست نیست. دولتی که اصولگرا آمده و با بحث عدالت آمده اینقدر دید منفی به او بشود و آنرا فاسدترین، آلودهترین و بیایمانترین بدانند. اینکه بد است. من گفتم که راجع به این قضیه میشود فکر کرد. خیلی حرفها را لزومی ندارد که آدم فریاد بزند. چرا بعضی دیدگاهها را خام مطرح میکنید؟ ایشان در مجموع استقبال کرد. البته نظرش این بود که خیلی از چیزهایی که انتساب دادند دروغ و ساختگی است. گفتم من اصلا به این کاری ندارم چون در بحث مدیریت بحث درست بودن نیست، بحث برداشت درست است. اینکه شما کم بهانه نمیدهید که این برداشتها صورت بگیرد. او هم نگاهش این بود که بله، این مسائل باید حل شود. من حتی پیشنهاد دادم که آقای مشایی یک مدت سکوت خبری داشته باشد و شش ماهی صحبت نکند. بگذارید جامعه به یک تحلیلی برسد و افکار عمومی و علما و مراجع را این قدر تحریک نکنید و برای خودتان حاشیه درست نکنید. به نظر میرسد یک مدت هم سکوت این شکلی داشت. من واقعیتش قضاوت نمیکنم ولی احساس کردم آقای احمدینژاد به این صحبت توجه کرد. هرچند صحبتها ادامه پیدا نکرد. من معتقدم ما نباید خودمان را سرکار بگذاریم و حاشیه برای خودمان و نظام ایجاد کنیم. مشکلات مردم مشخص است. بشماریم فرضا مردم 10تا مشکل بزرگ دارند. یکی یکی رفع کنیم و کنار بگذاریم و مردم را راحت کنیم.
93/3/29
11:9 ع
93/3/28
2:20 ع
مهدی جابری/ “همسر یک مقام دولتی واردکننده بنزین است!” همین جمله کافی بود تا به سراغ گویندهاش بروم. سیدمهدی موسوینژاد عضو کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی در مصاحبه خود با من از ایجاد شرکتهایی در امارات و آلمان و ایران توسط برخی دولتیها و اطرافیانشان پرده برمیدارد. او همچنین از آمادهباش کمیسیون انرژی مجلس برای تحقیق و تفحص از مجموعههای وزارت نفت و سازمان محیط زیست سخن میگوید و حتی استیضاح و سوال را از گزینههای روی میز مجلس اعلام میکند. آنچه میخوانید حاصل این گفتوگو است.
* جناب آقای موسوینژاد! ادعای سرطانزا بودن بنزین تولید داخل اواخر شهریورماه و بلافاصله با تغییر دولت مطرح شد. این فرض و احتمال وجود داشت که چنین ادعایی صحت و پشتوانه کارشناسی داشته باشد. کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی چه قدر برای مشخص شدن واقعیت تلاش کرد؟ به هر حال، سلامت مردم بر هر تصمیم و اقدامی ارجحیت دارد.
ـ وقتی چنین شایعهای مطرح شود طبیعی است که یک دغدغه و نگرانی در طیف وسیعی از جامعه ایجاد شود. پس از ادعای سرطانزا بودن بنزین توسط سازمان محیط زیست به عنوان نخستین نهادی که این موضوع را اعلام کرد و بویژه موضعگیری های خانم ابتکار، وظیفه دستگاههای نظارتی و قانونگذار از جمله مجلس شورای اسلامی این بود که برای روشن شدن حقیقت و حفظ سلامت مردم پیگیر موضوع شوند. بنابراین ما ورود کردیم و از تمام نهادها و شرکتهای دستاندرکار و دخیل در تولید و توزیع بنزین توضیحاتی خواستیم.
معاون پالایش و پخش وزارت نفت به کمیسیون انرژی مجلس آمد اما توان پاسخگویی دقیق و مستند و مستدل درباره مباحث روز بنزین را نداشت. مثلا میگفت بنزین تولید داخل آلاینده است ولی ما بر اساس تاییدیههای وزارت نفت که به امضای مدیران همین دولت رسیده بود، به ایشان میگفتیم که قبلا نظرات دیگری داشته است. میخواهم بگویم افرادی که اکنون مجبور به دفاع از واردات بنزین هستند، چارهای ندارند جز اینکه گفتههای سابق خود را نقض کنند و به تناقضگویی بیفتند.
وقتی از همین فرد و مقامات دیگر وزارت نفت میخواستیم که مستندات خود را مبنی بر آلاینده و خطرناک بودن بنزین تولید داخل ارائه کند، هیچ سند و مدرکی نداشتند و نمیتوانستند پاسخ قانعکنندهای بدهند. فقط گزارش عملکرد میدادند که فلان قدر بنزین تولید میکنیم! خب این را که همه میدانند و گزارش عملکردها همیشه به دست ما میرسد.
ما همچنین با برخی کارشناسان و مقامات وزارت نفت ارتباط برقرار کردیم و آنها با قاطعیت، آلایندگی خطرناک بنزین تولید داخل را تکذیب کردند. آنها گفتند سازمان محیط زیست میتواند با استفاده از تجهیزات آزمایشگاهی که در اختیار وزارت نفت یا حتی مجموعههای دیگر قرار دارد، برای آنالیز و آزمایش هر نمونهای از بنزین اقدام کند. اما سازمان محیط زیست همچنان ادعا داشت که بنزین تولید داخل آلوده است. آنها حتی حاضر نشدند برای اثبات صحت ادعای خود به آزمایشگاههای معتبر و مجهزی که در سطح کشور وجود دارد مراجعه کنند.
از سازمان محیط زیست، سازمان استاندارد، بخش خصوصی و پتروشیمیها دعوت کردیم تا در کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی حضور یابند و توضیحات خود را ارائه کنند.
* از نظر شما توضیحات سازمان محیط زیست تا چه اندازه قانع کننده بود؟ آنها ادعایی را مطرح کردند و باید آن را برای شما ثابت میکردند.
ـ طراح شایعه آلودگی بنزین، سازمان محیط زیست بود. نماینده این سازمان به کمیسیون انرژی آمد و اعلام کرد که ما بنزین تولید داخل را اصلا آنالیز نکردهایم و حتی تجهیزات لازم برای این کار را در سازمانمان در اختیار نداریم.
هرچه از نماینده این سازمان میپرسیدیم که آیا آنالیزی درباره بنزین تولید داخلی داشتهاید؟ میگفت “نه اما 100 درصد آلوده است.” از او میپرسیم آیا بنزین وارداتی را تست کردهاید. پاسخ میداد “نه! اما 100 درصد استاندارد است!”
* سازمان استاندارد چطور؟ آیا آنها اصلا موظف به آزمایش بنزین تولیدی و وارداتی هستند؟
ـ نماینده سازمان استاندارد هم به کمیسیون توضیحاتی داد و گفت ما از همان اول به موضوع ورود نداشتهایم. جالب است که این سازمان میگوید حتی یک بار هم بنزین وارداتی را ?که جزو ماموریت ذاتی سازمان استاندارد است? آزمایش و بررسی نکرده است. سوال ما به عنوان نماینده مردم در مجلس این است که چرا سازمان استاندارد را خلع ید کردهاند و اجازه نمیدهند وظایف ذاتی و قانونی خود را انجام دهد.
* سازمان محیط زیست ادعا دارد که نمونههایی از بنزین تولید داخل را به آزمایشگاههایی در کشور آلمان ارسال کرده است و در آنجا مشخص شده که این بنزین سرطانزا و آلاینده است.
ـ بله! مشخص نیست سازمان محیط زیست مطابق کدام مستندات مدعی ارسال نمونههای بنزین به کشور آلمان است و آیا میتواند سندی از پاسخ و نتیجه آزمایشگاههای آلمان مبنی بر سرطانزا بودن بنزین تولید داخلی ارائه کند؟
از طرف دیگر مراجعه سازمان محیط زیست به مراکز خارجی مثل آزمایشگاههای آلمان برای آزمایش بنزین تولید ایران نشان میدهد که آنها اعتقادی به دانش و توان داخلی ندارند.
به نظر ما اقدامات سازمان محیط زیست رویکرد سیاسی دارد و آنها به دنبال بهانه و توجیه برای واردات بنزین بودند و هستند. سازمان محیط زیست در چندماه اخیر نتوانسته هیچ چیزی را ثابت کند و فقط ادعا مطرح میکند.
ما در مقطعی در زمینه بنزین تحریم شدیم و حتی امریکا اعلام کرد که ما به واسطه تحریم بنزین، ایران را پای میز مذاکره کشاندیم. یعنی آنها برای بنزین ما برنامهریزی کرده بودند. چرا که بنزین یک محصول مهم و استراتژیک برای کشور است.
پس از وضع تحریم بنزین، جمهوری اسلامی ایران تدابیری برای تولید بنزین در داخل کشور اتخاذ کرد. در زمینه بنزین استانداردهای مختلفی وجود دارد. اما در بیشتر کشورهای دنیا به سمتی حرکت میکنند که میزان آلایندگی بنزین را به حداقل برسانند چرا که هر بنزینی دارای آلایندگی است و نمی توان ادعا کرد که یک نوع بنزین یا یک استاندارد مشخص هیچ آلایندگی ندارد.
* شاید یکی از دلایل مخالفت سازمان محیط زیست با بنزین داخلی این باشد که این بنزین یورو 2 است و یورو4 نیست.
ـ مگر بنزینی که از خارج وارد میکنند چه استانداردی دارد؟ آن هم یورو 4 نیست. تا پایان دولت هشتم، پالایشگاههایی برای تولید بنزین با استاندارد یورو4 در کشور نداشتیم اما در دولت نهم سرمایهگذاریهایی شد تا بخشی از پالایشگاههای کشور تولید بنزین یورو4 را در دستور کار قرار دادند و نتیجه اش این شد که اکنون 17 میلیون لیتر بنزین مطابق با این استاندارد تولید می کنیم.
در کنار این استاندارد، بنزین یورو 2 نیز داریم که در این استاندارد درصد بنزن موجود در بنزین بیشتر از یورو4 است. اما این بدان معنا نیست که تولید بنزین یورو 2 خلاف است چرا که این یکی از استانداردهای پذیرفته شده در کشورهای دیگر بوده و هست.
* پتروشیمیها قبلا در تولید چه میزان بنزین نقش و دخالت داشتند؟ آیا به میزانی بود که ارزش جوسازی داشته باشد؟
ـ کشور ما روزانه 70 میلیون لیتر مصرف بنزین دارد که باید تامین شود. از این میزان، 61 میلیون لیتر توسط پالایشگاهها تولید میشود که 17 میلیون لیتر آن استاندارد یورو4 دارد و مابقی یورو2 است.
از طرفی 6 میلیون لیتر از نیاز بنزین کشور توسط پتروشیمیها تامین میشد. البته پتروشیمیها تولید بنزین ندارند بلکه اکتانافزا تولید میکنند و محصول آنها با بنزن کمتر از دو درصد وارد بازار مصرف میشود و تنها مراکزی که واحد بنزنزدایی دارند همین پتروشیمیها هستند و پالایشگاهها چنین کاری انجام نمیدهند. طبیعتا درصد بنزن در بنزینهای ترکیبی پتروشیمیها پایینتر از پالایشگاهها است. اما انگشت اتهام برخی دولتمردان و سازمان محیط زیست به سمت بنزین پتروشیمیها رفت. در حالی که ریفرمیت گرفته شده از پتروشیمیها در جای دیگری با بنزین تولیدی پالایشگاهها ترکیب میشود.
نکته مهم این است که فقط 6 میلیون لیتر از بنزین مصرفیمان با مشارکت پتروشیمیها تولید میشد. این افرادی که اینهمه داد و بیداد و جوسازی کردند، چه هدف و منظوری داشتند؟ مگر نسبت 6 میلیون لیتر در برابر 70 میلیون لیتر بنزین مصرفی کشور چه قدر است؟ این 6 میلیون لیتر بنزین نهتنها آلودگی مورد ادعای سازمان محیط زیست را ندارد بلکه در جنوب کشور تولید میشود. اصلا چنین بنزینی در تهران توزیع نشده. چرا که حمل این بنزین به تهران و مرکز کشور صرفه اقتصادی ندارد. کدام عقل سلیم قبول میکند که بنزین تولید شده در جنوب کشور به تهران حمل شود و بنزین تولید شده در پالایشگاهای تهران و اراک و… به جنوب کشور برود! این یک کار پرضرر است و انجام آن هیچ نفع اقتصادی ندارد.
* اگر ادعاها درباره آلایندگی بنزین تولید داخل صحت داشته باشد، آیا این موضوع نباید در خود وزارت نفت حل شود؟ البته گویا مدیران وزارت نفت دولت یازدهم چندی قبل حتی استاندارد بنزین داخلی را تایید کرده بودند.
ـ بله! این که اصلا به پتروشیمیها ارتباط ندارد. این موضوع به خود وزارت نفت مثلا به پالایش و پخش برمیگردد که کار ترکیب را انجام میدهند. بنابراین دست خودشان است.
70 درصد بنزین پتروشیمیها در پتروشیمی نوری (برزویه) تولید میشود و مطابق اعلام و تایید وزارت نفت، شاخصها و استانداردهای لازم را داشته است؛ اکتان 97 درصد، بنزن 1.87 درصد. این چیزی است که در تاریخ بیستم بهمنماه 1392 توسط مدیر هماهنگی و نظارت بر تولید شرکت پالایش و پخش فرآوردههای نفتی ایران اعلام شده است. این شرکت و این مقام مسئول که متعلق به خارج از وزارت نفت یا دولت قبل و پتروشیمی نیست. در این سند ذکر شده است: “مشخصات فنی ریفرمیت پتروشیمیها مشابه ریفرمیت تولیدی پالایشگاهها بوده و در برخی موارد ممکن است میزان آروماتیک و بنزن اختلاف ناچیزی داشته باشد لکن پس از اختلاط با دیگر مولفههای بنزین مشابه بنزین تولیدی در پالایشگاهها به بازار عرضه میگردد.”
* در حال حاضر کیفیت بنزین تولیدی داخل و نیز بنزین وارداتی را کدام نهاد ارزیابی و سنجش میکند؟
در وزارت نفت دو مجموعه برای آزمایش و تعیین کیفیت بنزین فعال هستند؛ یکی شرکت پالایش و دیگری شرکت پخش. قاعدتا نهادهای تولید کننده بنزین نمیتوانند مرجع مناسبی برای تعیین یا تشخیص کیفیت بنزین باشند. این اشتباه است. تولیدکننده که نباید تایید کننده محصول باشد. حتی وارد کننده بنزین از خارج نیز صلاحیت لازم و کافی برای تایید کیفیت بنزین وارداتی را ندارد.
الان وزارت نفت به عنوان واردکننده بنزین، خود را استانداردساز و کیفیتسنج میداند! و این یکی از اشکالات کار است.
* چه میشود که مجموعه مهمی مانند وزارت نفت، علیه تولید خودش موضع میگیرد؟ البته روابط عمومی و دیگر نهادهای وابسته به وزارت نفت بارها در اطلاعیهها و مصاحبههایی که غالبا رویکرد کارشناسی داشت در واکنش به ادعاهای محیط زیست اعلام کردند که بنزین تولید داخل استانداردهای لازم را دارد.
ـ متاسفانه مجموعه وزارت نفت ناگهان تغییر رویکرد داد و از موضع مدافع بنزین تولید داخلی به موضع مخالف بنزین داخلی و موافق واردات بنزین جابجا شد. این برای ما عجیب بود. چه اتفاقی افتاد که رویکرد وزارت نفت ناگهان تغییر یافت؟ این یک ابهام مهم است. در همین دولت یازدهم از بنزین تولید داخل دفاع شده است. همین دولت نسبت به ادعاها و شایعات سازمان محیط زیست واکنش نشان داده و جوابیه و تکذیبیه برای آن صادر کردهاند. مقامات همین دولت یازدهم در دفاع از بنزین تولید داخلی مصاحبه کردهاند اما چه شد که همان افراد و همان نهادها در یک زمان کوتاه متحول شدند و به نتیجهای دیگر رسیدند. مگر میشود بنزین استاندارد با گذشت یک ساعت، سرطانزا شود؟! اگر منظورشان این است که خطای آزمایشگاهی، آلایندگی بنزین را مشخص نکرده بود، خب چه تضمینی هست که این خطا اکنون وجود نداشته باشد؟ وقتی ما با کارشناسان وزارت نفت صحبت و از آنها سوال میکردیم، از بنزین تولید داخل دفاع میکردند و مستندات خود را هم به ما ارائه میدادند.
* من قبلا مصاحبهای داشتم با آقای سیدعلی.س. م از مدیران مجموعه وزارت نفت. ایشان به طور مستند و کارشناسی به تشریح وضعیت بنزین تولید داخل پرداخت و پاسخ مستدلی به جوسازیها داد. حتی از وزارت نفت دفاع کرد اما ایشان اکنون ممنوعالمصاحبه شده و به هیات بدوی رسیدگی به تخلفات کارکنان نفت معرفی شده است.
ـ بله! متاسفانه من شنیدم که با ایشان برخورد شده و برایش پروندهسازی کردهاند. چرا برخورد کردهاند؟ مگر ایشان کارشناس نیست. حرف سیاسی که نزده است. فقط نظر کارشناسی خود را گفته است. دلیل برخورد با او را نمیفهمم. اینکه بگوییم چون شما حرف و نظر کارشناسی خود را گفتهای و ما باید برخورد کنیم، مصداق استبداد است.
ما از مسئولان پتروشیمی هم دعوت کردیم به کمیسیون انرژی مجلس بیایند اما متوجه شدیم که آنها را تهدید کردهاند که حق ارائه هیچ مستنداتی را ندارند وگرنه با آنها برخورد میشود! خب این یعنی چه؟ چرا؟ مگر برخی دولتمردان دنبال چه هستند؟ اگر هدف همه ما شفافسازی و حل مشکلات است، پس باید اجازه اظهارنظر و ارائه مستندات برای تمام افراد و شرکتها و نهادها فراهم باشد. مگر فعالان و کارشناسان حوزه نفت و پتروشیمی چه کسانی هستند و چه چیزی میخواهند بگویند. جز اینکه مستنداتی ارائه دهند که بنزین تولید داخل سرطانزا و آلاینده نیست. چرا برخی افراد از مستندات میترسند و چرا فضای کارشناسی را میبندند؟ پشت قضیه چیست؟
* ادعا شده است که میزان بنزن در بنزین تولید داخل بالاتر از حد استاندارد است. مگر در دولتهای هفتم و هشتم که همین افراد در حوزه نفت و محیط زیست مسئولیت داشتند، میزان بنزن چند درصد بوده است؟
ـ در دولت آقای خاتمی و در زمانی که همین آقایان مسئولیت مستقیم در وزارت نفت داشتند، بنزینی وارد کشور میکردند که پنج تا هفت درصد بنزن داشت و تقریبا هفت برابر پایینتر از استانداردهای بینالمللی بود. چطور میشود که الان بنزین با بنزن کمتر از دو درصد را آلوده اعلام میکنند!
در زمانی که خانم ابتکار در دولت آقای خاتمی رییس سازمان محیط زیست بود، بنزین با بنزن 4.5 درصد در برخی پالایشگاهها تولید میشد و گاه این میزان به 7 درصد میرسید اما جای سوال و تعجب است که ایشان در آن زمان هیچ نگرانی و دغدغه برای به خطر افتادن سلامتی مردم نداشتند.
خود کارشناسان وزارت نفت به طور مستند به من گفتند که در دولت آقای خاتمی بنزین با بنزن 7 درصد نیز در کشور تولید شده است. اما من هر چه قدر جستوجو کردم حتی یک بار اظهار نگرانی در مصاحبهها یا اطلاعیههای سازمان محیط زیست و خانم ابتکار پیدا نکردم.
شما اگر میخواهید بنزین وارد کنید، خب خیلی راحت و بدون جوسازی بگویید قصد واردات بنزین داریم. چرا تولید و توان داخلی را زیر سوال میبرید. باز هم باید به گفتههای کارشناسان وزارت نفت اشاره کنم که به بنده اعلام کردند بنزین وارداتی که اتفاقا شوهر یکی از مقامات دولتی در آن دست و نقش دارد، به هیچ وجه کیفیت بهتری نسبت به بنزین تولید داخلی ندارد و حتی استاندارد بودن آن به تایید آزمایشگاههای معتبر نرسیده است. منظورم این است که برخی افراد اصرار بر سرطانزا بودن بنزین داخلی داشتند اما الان بستگان و نزدیکان همین افراد مشغول واردات بنزینی به کشور هستند که اگر بخواهیم با ادبیات خودشان صحبت کنیم باید بگوییم بنزین وارداتی آنها به کشور سرطانزا است.
* البته خانم ابتکار در زمانی که عضو شورای شهر تهران نیز بود نسبت به آلایندگی بنزین تولید داخل هشدار میداد. آیا این میتواند از شائبه سیاسی بودن طرح این شایعات در دولت یازدهم بکاهد؟
ـ اتفاقا من میخواهم بدانم چه دلیلی داشته و دارد که خانم ابتکار از زمانی که در شورای شهر تهران حضور داشت تا زمانی که در دولت یازدهم رییس سازمان محیط زیست شد اصرار بر سرطانزا و خطرناک بودن بنزین تولیدی داخل داشته و دارد. این سوال برای من حل نشده است. ایشان باید جواب بدهد. مگر آلودگی هوای تهران فقط به خاطر بنزین بوده یا هست؟ چرا ایشان به مولفههای دیگر که تاثیر بسزایی در آلودگی هوای تهران داشته و دارند توجهی نمیکند؟ چرا خانم ابتکار درباره گازوئیل 5 هزار تا 10 هزار پیپیام هیچ سخنی نمیگوید؟ اینکه دهها برابر بنزین آلودگی دارد. چرا ایشان فقط اصرار بر آلایندگی بنزین دارد؟
حتی کارشناسان سازمان محیط زیست هم اظهارات خانم ابتکار مبنی بر آلایندگی بنزین در سالهای گذشته را تایید نمیکنند. این هم یک سوال است که چرا با وجود کارشناسان متعدد در محیط زیست، هیچ کس اعلام نگرانی نکرده بود اما ناگهان خانم ابتکار پیدا میشود و ادعاهایی مطرح میکند.
استفاده از فضای کشور آنهم به نفع منافع خود افراد اصلا زیبنده نیست. این خیانت به حقوق مردم است. حتی خانم ابتکار اصلا حاضر نیست با کارشناسان فنی استانداردسازی و کیفیت سنجی بنزین در وزارت نفت صحبت کند. اینکه در هوا حرف بزنیم و روی حرفمان بایستیم و اصرار نابجا بر آن داشته باشیم، به هیچ وجه تناسبی با کار تخصصی و کارشناسی ندارد.
من نمیتوانم مواضع ضد و نقیض وزارت نفت و سازمان محیط زیست را هضم کنم. اگر هدف ما چیزهای دیگری است، چرا با طرح ادعا و شایعه به کشور و مردم خیانت میکنیم؟
* شما و همکارانتان در مجلس و نیز منتقدان دیگر واردات بنزین از سوی برخی دولتمردان و مقامات محیط زیست متهم به سیاسیکاری هستید. از نظر آنها منافع شما در تولید بنزین سرطانزا بوده است.
ـ کمیسیون انرژی مجلس به عنوان یک مرجع ناظر، وظیفه خود میدانست که به موضوع وارد شود و آن را پیگیری کند. ما اگر سکوت کنیم خیانت کردهایم. چرا و در برابر چه چیزی باید سکوت کنیم؟ اگر کسی میخواهد اقدام به واردات بنزین کند چرا دانش کارشناسان خودمان و توان داخلیمان را تخطئه میکنیم و زیر سوال میبریم. وقتی مسئولان ارشد نظام، دستاورد این کارشناسان در مقابله با تحریمها را تحسین کردهاند، چه دلیلی دارد که ما درصدد تخریب کارشناسان و زیرسوال بردن دستاوردهایمان باشیم.
تا میخواهیم صحبت کنیم میگویند سیاسی است. مگر ما این حق را داریم که به خاطر یک اتهام نادرست و بیاساس مبنی بر سیاسیکاری، موضوع را رها کنیم تا دیگران به مردم خیانت کنند؟ اگر قرار باشد از این اتهامات بترسیم و سکوت کنیم، خب ما هم مثل آنها به مردم و بیتالمال خیانت کردهایم.
اعتقاد من این است که پشت این قضیه منافعی خوابیده و یک زد و بندهایی وجود دارد. در تولید داخلی رانت وجود ندارد و اگر هم باشد خیلی محدود است اما شک نکنید که الان در واردات بنزین رانت بسیار بیشتری وجود دارد و انگیزه برای سیاسیکاری به منظور واردات بنزین زیاد است. قراردادهای بنزین مانند نفت نیست که طولانی مدت باشد. بنابراین خیلی راحت میتوان در قراردادهای موقت و کوتاه مدت بنزین رانت ایجاد کرد.
هدف از تمام این شایعات و هجمه علیه تولید داخلی این بوده که بتوانند اقدام به واردات بنزین کنند. این افراد به دنبال توجیهسازی و بهانهتراشی برای رسیدن به انگیزه اصلی و هدف خود بودند.
من تعجب میکنم از اصراری که برخی مقامات محیط زیست در حمایت از واردات بنزین دارند. اصلا کار اصلی و اساس فعالیت محیط زیست ارتباطی به واردات بنزین ندارد. آنها باید دنبال کیفیتسنجی و اظهارنظر مستند و کارشناسی باشند. آنها باید اعلام کنند که مثلا کشور نیاز به تولیدات دیگری دارد، نه اینکه بگویند کشور نیازمند واردات بنزین است. اگر واقعا تولید داخل مشکل دارد چرا پالایشگاهها و پتروشیمیها را به فعالیت و تولید در چارچوب خاص و با مولفههای مشخصی ملزم نمیکنند؟ در شرایط امروز ایران و جهان بهترین کار این است که در همین زمینه سرمایهگذاری کنیم.
* شما قبلا در مصاحبهای اعلام کردید که همسر یک مقام دولتی، واردکننده بنزین است. چند روز بعد به طور دقیقتر مشخص شد که منظور شما این است که شوهر یک خانم در دولت یازدهم واردکننده بنزین است. چطور به این نتیجه رسیدید؟
بله! همسر یک خانم در دولت یازدهم، یک شرکت واردات و صادرات دارد که در کشور امارات ثبت شده و در این شرکت با یک فرد آلمانی شریک است. آنها نفتای سبک و سنگین ایران را به امارات میبرند و ترکیب میکنند و دوباره وارد کشور میکنند! دقیقا همان روندی که قبلا در کشور خودمان انجام میدادیم را الان در امارات انجام میدهند.
همچنین بعضی از این شرکتها در ایران ثبت شدهاند، برخی در آلمان و برخی در امارات ثبت شدهاند. بعضی افراد که شرکتهایی در زمینه واردات و صادرات ایجاد کردهاند منتسب به همین مراجع و افرادی هستند که نقش زیادی در حاشیهسازی و جوسازی علیه بنزین تولید داخل داشتهاند. اطلاع دقیق و مستند دارم که این افراد همین الان در حال واردات بنزین هستند.
دست بعضی از دولتمردان نیز در کار است و با این شرکتها همراهی میکنند. بارها گفتهایم که اگر این افراد و مقامات توضیح قانعکننده ندهند، ما به طور جدی ورود میکنیم. در کمیسیون انرژی کمیتهای تشکیل شده و یکی از وظایف این کمیته بررسی واردات بنزین توسط افراد مختلف در دولت یا خارج از دولت است. باید مشخص شود چه رابطهای بین چند شرکت واردات بنزین با برخی نهادهای مرجع کشور وجود دارد که آنها را به سمت تایید و دفاع از واردات بنزین سوق میدهد. این ارتباطات اگر افشا شود، پاسخ بسیاری از سوالات برای افکار عمومی مشخص میشود.
* به هر حال ادعایی که از سوی مجموعه تحت امر خانم ابتکار مطرح شد در نهایت مصوبه و تصمیم دولت برای واردات سالانه 3 میلیارد و 650 میلیون لیتر بنزین را در پی داشت. این رقم ناچیزی نیست. افکار عمومی از شما و همکارانتان انتظار دارد که به عنوان نماینده مردم، برای مشخص شدن حقایق و جلوگیری از تخلفات و رانتها اقدام کنید.
- دو میلیارد دلار بابت واردات بنزین، ارز از کشور خارج میشود. برخی افراد کل کشور را فدای یک سری منافع خودشان میکنند. گاهی به ما خرده میگیرند و کنایه میزنند که چرا دلواپس هستیم. بله! ما واقعا نگرانیم. نگران رانتخواری؛ نگران به یغما بردن و چپاول کردن حقوق مردم هستیم. آیا نگران کردن مردم برای رسیدن به منافع شخصی، فریبکاری نیست؟ آیا اسم این کار فریب افکار عمومی نیست؟ عجیب است که فردی به نام دلسوزی برای مردم، شایعهای را به دروغ مطرح میکند تا خود یا بستگانش به منافع اقتصادی برسند. این یعنی دروغ گفتن به مردم.
ضرورت دارد نهادهای نظارتی و قضایی کشور به موضوع ورود کنند و البته سازمان بازرسی کل کشور اقداماتی در این باره انجام داده است. ما در مجلس نیز تحقیق و تفحص از چند سازمان و نهاد و شرکت را در دستور بررسی داریم از جمله شرکت پالایش و پخش فرآوردههای نفتی، سازمان محیط زیست، سازمان استاندارد و دیگر نهادهای مرتبط و دخیل در حوزه نفت و بنزین. اگر در روزهای آینده پاسخ قانعکنندهای برای ابهامات و سوالات موجود داده نشود قطعا برای تحقیق و تفحص اقدام میکنیم و حتی اگر لازم باشد تا مرحله استیضاح و سوال هم پیش خواهیم رفت.
93/2/24
1:52 ع
93/2/16
11:19 ع
با صدور حکمی از سوی سید طه هاشمی، معاون فرهنگی و اجتماعی دانشگاه آزاد، "عبدالحسین هراتی" به عنوان سرپرست اداره کل اسناد و مدارک دانشگاه آزاد منصوب شد.
ای پیک راستان خبر یار ما بگو....احوال گل به بلبل دستان سرا بگو.....ما محرمان خلوت انسیم غم مخور.....با یار آشنا سخن آشنا بگو.....برهم چو میزدآن سر زلفین مشکبار.....با ما سر چه داشت زبهر خدا بگو.....آن کس که منع ما زخرابات می کند.....گو درحضورپیر من این ماجرا بگو.....گردیگرت برآن دردولت گذربود.....بعداز ادی خدمت وعرض دعا بگو.....هرچندما بدیم تو مارابدان مگیر.....شاهانه ماجرای گناه گدا بگو....بر این فقیر نامه آن محتشم بخوان.....با این گدا حکایت آن پادشاه بگو.....جان ها ز دام زلف چو بر خاک می فشاند....بر آن غریب ما چه گذشت ای صبا بگو.....جان پرور است قصه ارباب معرفت.....رمزی برو بپرس حدیثی بیا بگو