92/5/21
11:1 ع
سایت زیبایی طراحی شده که وعده های بیشمار آقای روحانی را پیگیری میکند...دوستان جهت آشنایی با این سایت که به اسم روحانی سنج است برروی لینک زیر کلیک فرمایند.
کلیک کنید
92/5/14
1:15 ع
سال 1382 ، در کاخ سعد آباد تهران ، قراردادی بین شیخ حسن روحانی به عنوان دبیرشورای امنیت ملی دولت خاتمی ، و سه وزیر امورخارجه انگلیس ،آلمان و فرانسه امضاء شد.
در این قرارداد که بخاطر مسئله هسته ایی ایران بود ، ایران پذیرفت که غنی سازی را تعلیق موقت و امور مربوط به انرژی هسته ایی ونیروگاهها را تعطیل کند. درمقابل سه دولت غربی هم متعهد شدند در قبال امتیازاتی که ایران میدهد ، امتیازاتی به ایران داده شود.( مثل تامین قطعات ایرباس و بویینگ)
اما با وجود تعلیق غنی سازی وتعطیلی مراکز مربوطه ، عملا غرب به تعهدات خود عمل نکرد.این موضوع با واکنش هایی شدید رهبری همراه بود.
سرانجام به دستور رهبری و در اواخر دولت خاتمی واوایل شروع به کار دولت احمدی نژاد ، با شکستن فک پلمبی که توسط آژانس انرژی اتمی بر سایت های غنی سازی زده شده بود ، روند غنی سازی آغاز و مراکز مربوطه مجددا شروع به فعالیت نمودند.
...
اما بحث من این نیست. بحث من ادعاییست که حسن روحانی متاسفانه برای فرار از آن خیانت بزرگ در امضای قرارداد ننگین سعدآباد ،که بزرگترین خیانت به ایران اسلامی بعد از امضای قراداد ترکمن چای بود ،می کند.
حسن روحانی ادعا میکند اگر مجبور به امضای قراداد فوق شده است بخاطر تصرف افغانستان و عراق به دست ناتو بوده و چون احتمال حمله نظامی به ایران وجود داشته است ، این را امضا نموده تا از حمله به ایران جلوگیری کند.
شاید در نگاه اول این حرف پذیرفته شود اما باید نظر سایر مقامات مسوول کشور اعم از سیاسی و نظامی هم دراین مورد جویا شد سپس به صحت وسقم این ادعا پرداخت.
قریب به اتفاق اکثر مقامات سیاسی-نظامی کشور این حرف را به شدت رد میکنند (مراجعه شود به مصاحبه های انها)...
حال این سوال پپیش می آید که حسن روحانی چرا به جای پذیرش اشتباه استراتژیکی خود درآن زمان ، این ادعا را مطرح ممیکند؟
قطعا حسن روحانی هم میداند که چاره ایی جز فرافکنی نیست و به خوبی درک میکند که اگر بپذیرد که این اشتباه را مرتکب شده است ، به نظر شما آیا در میان مردمی با تمدن ده هزار ساله که به هیچ قومی وکشوری باج نداده اند،محبوبیتی خواهد داشت؟
پ ن :
نقل قسمتی از خاطرات جک استراو در کتابش:
نشست در اتاقی مستطیل شکل بدون نور طبیعی برگزار شد. درباره بسیاری از مفاد پیشنویس بیانیه توافق شده بود؛ فقط دشوارترین مسئله [تعلیق غنی سازی اوارنیوم] کنار گذاشته شده بود. بحث دور میز جریان داشت، ایرانیها امیدوار بودند که این ژیمناستیکِ کتبی که برای آن شهره عالماند، بتواند ترکی در دیوار سفتِ ما سه نفر ایجاد کند.»
قرار بود بعد از دیدار سه وزیر اروپایی با حسن روحانی دبیرشورای عالی امنیت ملی ایران و سرپرست مذاکرات اتمی همگی به دیدن محمد خاتمی بروند.
«این برنامه با خوشبینی در جدول زمانی ساعت 10 و نیم صبح گنجانده شده بود اما ساعت 10 ونیم آمد و رفت و هنوز توافقی صورت نگرفته بود، به ویژه بر سر مورد حساس تعلیق غنیسازی اورانیوم. ناگهان دکتر روحانی اعلام کرد که وقتش است که همه برویم و رئیسجهمور را ببینیم.»
اما سه وزیر اروپایی به نوشته جک استراو از این پیشنهاد استقبال نکردند.
«ما سه نفر به یکدیگر نگاه کردیم. دیگر همدیگر را خوب میشناختیم. من گفتم اما چیزی وجود ندارد که به خاطرش برویم و دیدار کنیم. دومینیک گفت برنامههای کاری ما در هواپیما و فرودگاه آماده است و یوشکا گفت ما خیلی خوشحال میشویم که برویم به کارمان برسیم. توافق را به وقت دیگری موکول کردیم و همه از صندلیها بلند شدیم. بهت و حیرت بر چهره طرف ایرانیها نشسته بود. ایرانیها را دیدیم که رفتند دور هم جمع شدند. دکتر روحانی و دیگر مذاکرهکنندگان شروع به تلفن زدن کردند- به تصور ما با مقامات ایرانی تماس میگرفتند».
وزرای اروپایی به روایت جک استراو در این لحظات به باغ سعدآباد رفته بودند. «ما کمی پلیکیدیم، بعد برای تنفس به باغ زیبا [سعدآباد] رفتیم. در نهایت، به داخل دعوت شدیم. طفره رفتنهای شفاهی جای خودش را به مذاکره جدی و سختِ قدیمی داد. نتیجه، بیانیه تهران بود.»
بنابرگفته استراو، توافق نامه تهران حاصل ترس تیم مذاکره کننده هسته ای ایران بود. ترس از عدم ملاقات سه وزیر امور خارجه اروپایی با رئیس دولت اصلاحات.
دیداری که رسانه های دوم خردادی از روزها قبل با مانور گسترده تبلیغاتی آنرا نشان از دیپلماسی فعال دولت خاتمی می دانستند و حال پوزیشن ساخت شده توسط این رسانهها، با تصمیم به ترک تهران سه وزیر اروپایی در هم می شکست. آنها در مقابل حفظ آبروی خاتمی و روحانی ، امتیاز گزاف حق تعلیق غنی سازی ایران را گرفتند.
92/5/14
12:49 ص
با نگاهی به کابینه حسن روحانی ،متاسفانه باید به حدس وگمان ها درباره بازگشت کارگزاران سازندگی و راست سنتی به قدرت ،نمره بیست داد.
کابینه حسن روحانی برخلاف تمام وعده ها وشعارها نه تنها عاری از نخبگان وعده داده شده ، بلکه عقب گردی بیست ساله است.
متاسفانه شعار مبارزه با فساد شیخ حسن در همان روز اول رنگ باخت .چرا که ایشان با معرفی یکی از رشوه بگیران قرارداد ننگین کرسنت بین ایران وامارات که حتی خود حسن روحانی هم به ان قرارداد اعتراض داشت به عنوان وزیر نفت ، تو دهنی محکمی از حسن روحانی به شعارهای انتخاباتیشان بود.
فراجناحی بودن کابینه یکی دیگر از شعارهای حشن روحانی بود که این هم محقق نشد وبا کثرت مردانی از حرب کارگزاران سازندگی هاشمی رفسنجانی روبرو هستیم..........
میدان دادن به عوامل فتنه 88 یکی دیگر از برکات کابینه روحانیست.معرفی ربیعی که از افراد خیانت کار واز برنامه ریزان فتنه 88 است خود مشخص کننده نوع نگاه رییس جمهور به فتنه 88 است.
کهولت سن ، سطح سواد پایین کابینه ، معرفی افراد درس پس داده و ناموفق گذشته از دیگر ضعف های کابینه ایشان است.
متاسفانه کاندیدهای ریاست جمهوری هنگام نیاز به رای وعده هایی میدهند سپس با فراموشی آن وعده ها ، با یک توجیهه ساده و کوبیدن دولت قبل عدم اجرای آن را از خود دور کرده وشانه از انجام ان خالی میکنند...
92/5/13
3:9 ع
در این نوشتار به نوع نگاه های افراد به شخص احمدی نژاد می پردازم.هر فرد یا گروهی براساس آرزوها و نوع نگاه خود ، به شخص مقابلش نگاه وقضاوت میکند:
نگاه اول :
نگاه اول مربوط میشود به کسانی که سال 1384 وقتی احمدی نژاد کاندید شد علیه ایشان دست به اعتراض زدند ومعتقد بودند آمدن احمدی نژاد یعنی رواج طالبانیسیم درایران. این نوع نگاه شامل کسانی که معتقد به آزادی پوشش هستند نیز صدق میکند...احمدی نژاد کار را از کسی تحویل میگرفت که حداقل درشعارهایش ، به این نوع آزادی ها بها میداد.طبیعی بود از دید این افراد احمدی نژاد بد است وبد خواهد بود وبدخواهد ماند....کاری به چه میکند و کشور به کجا میرسد ندارند.....فقط قضاوت در محدوده نگاه خود.
نگاه دوم :
نگاه دوم مربوط میشود به کسانی که در 16 سال دولت های هاشمی وخاتمی از فراموشی تدریجی امام وشهدا ناراضی بودند.این دسته افراد دنبال شخصی بودند که بتواند راه امام وشهدا را زنده کند.وقتی احمدی نژاد با این شعار وارد میدان شد ، مورد استقبال این دسته قرار گرفت .این دسته که آرمانگرا هستند رییس جمهور را در فعالیت ها خلاصه نمیکنند.یعنی محبوبیت یا تنفر از رییس جمهور را با بالا پایین شدن بازار مورد سنجش قرار نمیدهند ،بلکه ملاک آنها سنجیدن رفتار و عملکرد شخص رییس جمهور با آرمان ها است. قطعا احمدی نژاد به علت موفقیت نسبی دراین زمینه همیشه محبوب این افراد قرار خواهد گرفت.
نگاه سوم :
نگاه سوم مربوط میشود به کسانی که ارزش و محبوبیت رییس جمهور را در مقیاس بازار قرار میدهند.اگر بازار و کسب ودرآمدها رونق داشت ، طبیعتا محبوب ودرغیر این صورت بدون نگاه به عوامل دیگر وی را ناموفق میدانند و از علاقه خود روی برمیگردانند.
نگاه چهارم :
مربوط میشود به سایر مذاهب غیر شیعه درایران .قطعا قاطبه کسانی که درمذاهب دیگر هستند از وجود شخصی که توان خود را برای زنده کردن اصول شیعه به خرج داد راضی نبوده ونیستند.نشانه صدق این حرف ، تمایز رای در استان های سنی نشین ایران....
بیشتر نوع نگاه ها به احمدی نژاد دراین چهارنوع نگاه خلاصه میشوند.....این نوع نگاه ها ی یک فرد از درک محیط پیرامونی خود است که محبوبیت یا تنفر از طرف مقابل را رقم میزند......
اما نویسنده معتقد است رییس جمهور موفق درهر کشوری کسی است که به اصول اصلی آن کشور وفادار ودر جهت تقویت آنها گام بردارد.به نظر حقیر ، شخص احمدی نژاد به طور نسبی موفق بود و بخاطر همین همیشه برای دوستداران ایران اسلامی که اصولشان را فدای نان نمیکنند محبوب خواهد ماند...
92/5/13
2:43 ع
برای پیگیری اخبار مربوط به احمدی نژاد ونقطه نظرات شخصی ایشان میتوانید به این سایت مراجعه فرمایید:
کلیک کنید
92/5/7
12:41 ع
در پی نطق مجلسی علی مطهری وپاسخ توکلی به نطق ایشان ، مشخص شد منظور از افراطیون که دراین مدت مرتب تکرار میشود ، دکتر سعید جلیلی و 4 میلیون رای دهنده به ایشان می باشند...
وقتی اسلام آمریکایی وارد می شود ونماز جمعه دوست دختری با کفش برگزار میکند ، نتیجه همین می شود که هرکسی مدافع واقعی انقلاب باشد و دوست دار امام خمینی به معنای راستینش، میشود افراطی........
وچه افتخاری بالاتر از اینکه مارا افراطی بنامند میون این همه اعتدالیون خوش اب و رنگ اشرافیت جماران نشین..........
92/5/6
2:14 ع
صادق زیبا کلام در یک مصاحبه گفته است : بهرحال 19 میلیون رای روحانی یعنی 19 نفری که به عشق خاتمی به روحانی رای داده اند......
حال این سوال واقعا پیش می آید که این 19 میلیون نفر بخاطر خاتمی به روحانی رای داده اند؟
شما اگر درروستاهها وشهرهای کوچیک وحتی شهرهای بزرگ آمار بگیری واقعا خیلی از مردم رای دهنده به روحانی ، اصلن نمیدانند که روحانی مورد حمایت هاشمی وخاتمی قرار گرفته بود........
مگر چند درصد این مردم پای اخبار سایتها وروزنامه ها و ماهواره میشنند که بدانند پشت صحنه مملکت چه میگذرد وکی طرفدار کیه؟
به عنوان نمونه میگویم :
دوست من که خاتمی را ملعون میداند به روحانی رای داد....... دلیلش هم این بود:
دراین شرایط بهتر است به یک فردی رای دهیم که غرب توجه بهتری به ایشان دارد و ممکن است بعضی تحریم ها را لغو کنند....دراین صورت کشور با برقراری مجدد ارتباط خیلی مشکلاتش را سامان خواهد داد و به قول ایشان تثبیت تر میشود اون وقت باید شاهد رییس جمهورهایی مقاومتی مثل احمدی نزاد باشیم که اگر کشور تحریم کردند ،کشور از مرحله سخت گذشته باشد و ضرری متوجه کشور نشود........
این تصور دوست من بود برای رای به روحانی........
حالا این سوال مطرح میشود اگر رای روحانی رای خاتمی است پس چرا در چندین انتخابات افراد مورد حمایت خاتمی رای نیاوردند؟
چرا معین رای نیاورد ؟ مگر مورد حمایتشان نبودند؟
چرا لیست شورای شهرهای اصلاح طلب ها رای نمیاورد مگر مردم نمیدانند خاتمی اصلاح طلب است؟
و........
پس این مغلطه است که بگوییم رای روحانی همان رای خاتمی است .....چون واقعا اگر مردم همه میدانستند خاتمی از روحانی حمایت کرده قطعا روحانی رای نمی اورد بدون شک/
92/5/6
1:33 ع
خیزش حلقه نیویورکیها برای تصاحب دوباره وزارت امور خارجه/ لزوم هوشیاری مجلس در مواجهه با وزرای پیشنهادی مسالهدار
ای پیک راستان خبر یار ما بگو....احوال گل به بلبل دستان سرا بگو.....ما محرمان خلوت انسیم غم مخور.....با یار آشنا سخن آشنا بگو.....برهم چو میزدآن سر زلفین مشکبار.....با ما سر چه داشت زبهر خدا بگو.....آن کس که منع ما زخرابات می کند.....گو درحضورپیر من این ماجرا بگو.....گردیگرت برآن دردولت گذربود.....بعداز ادی خدمت وعرض دعا بگو.....هرچندما بدیم تو مارابدان مگیر.....شاهانه ماجرای گناه گدا بگو....بر این فقیر نامه آن محتشم بخوان.....با این گدا حکایت آن پادشاه بگو.....جان ها ز دام زلف چو بر خاک می فشاند....بر آن غریب ما چه گذشت ای صبا بگو.....جان پرور است قصه ارباب معرفت.....رمزی برو بپرس حدیثی بیا بگو