92/4/31
2:40 ع
نمیدانم مصاحبه های چند تن از نمایندگان مجلس را این روزها خوانده ایید یانه؟...
تعدادی نمایندگان مانند ثروتی وتوکلی در مصاحبه های خود گفته اند بودجه 92 دارای اشکالاتی اساسی است ودولت روحانی باید اصلاحیه بودجه به مجلس بدهد....
حالا این سوال پیش می آید که وقتی مجلس بودجه را تصویب کرد واحمدی نژاد در طی یک نامه با ذکر تعدادی اشکالات بودجه ان را غیر قابل اجرا دانست ، چرا این دوستان علیه رییس جمهور موضع گرفتند که بودجه دولت اشکال داشته وما به نحو اجسن اصلاح کرده اییم وقانون قانون است؟.
اگر بودجه تصویبی در مجلس بدون اشکال تصویب شده است پس این درخواست از دولت روحانی برای اصلاحیه بر بودجه چه معنایی دارد؟
اگر حرف احمدی نژاد که درامد های پیش بینی در بودجه که مجلس لحاظ کرده ،غیر قابل تحقق است پس چرا آنروز نمایندگان سکوت کردند تا بودجه با این اشکالات تصویب شود؟
اگر احمدی نژاد آن روز علیه بودجه تصویبی مجلس جبهه گیری واعتراض داشتند ، ودوستان مجلسی احمدی نژاد را فاقد درک کار کارشناسی مجلس دانستند واعلام کردند بودجه بدون عیب است ، چرا پس این روزها خود مخالفین سرسخت رییس جمهور درمجلس به تک تک ایرادات احمدی نژاد بر بودجه اشاره وخواهان اصلاحیه از طرف دولت روحانی هستند برای اصلاح بودجه؟
آیا به نظر شما این یک بام ودوهوا نیست؟
آیا به نظرشما این سنگ انداختن عمدی مقابل احمدی نژاد نبوده؟
آیا به نظر شما احمدی نژاد غیر کارشناسی حرف میزند یا مخالفان احمدی نژاد که پس از چند ماه از حرف های رییس جمهور همان حرف های احمدی نژاد رو تکرار وبر اون صحه میگذارند؟
و....
92/4/30
2:27 ع
محمد رضا عارف در مصاحبه ایی گفته است :{من از اردوگاه اصلاحطلبان آمده بودم، خودم را اصلاحطلب میدانستم. منش اصلاحطلبی را منش انقلاب میدانم و این را در طول 30سال گذشته بارها مطرح کردهام و فکر میکردم که برای ایجاد یک گفتمان منطقی و معقول باید به سمت اجماع برویم و این شعار را تا آخر ادامه دادم و به آن وفادار ماندم.}
حالا این سوال پیش می آید در سال 1388 وقتی تمام دنیا با همکاری سران اصلاحات بر پیکر نازنین نظام می تاختند ،شمای انقلابی آیا از اصول انقلابتان سکوت دربرابر ظلم به نظام است؟
آیا انقلاب به شما آموخته است به پایگاه بسیج حمله کنید و....
آیا انقلاب به شما آموخته است چادر از سر زنان ودختران مومن ما در فتنه 88 بکشید؟
آیا انقلاب به شما آموخته است همه مخالفان نظام مشاورانتان باشند؟
آیا انقلاب به شما آموخته است در دولت اصلاحاتتان امام به موزه ببرند وسکوت کنید؟
و آیا.........میدانی که از آیا ها هزاران مورد میشود نوشت از ظلم شما به همین نظام به همین انقلاب..........
پس لطفا محض رضای خدا بس کنید...........دروغ گفتن مقابل مردم در پیشگاه خداوند عاقبتی جز رسوایی خودتان نخواهد داشت.....
شما اصلاحاتی ها آنچه نباید میگردید با این نظام وانقلاب کردید پس لطفا سر پایین و به درگاه خدا توبه کنید و دست از هو هو بازی هایتان بردارید...........
92/4/26
1:58 ع
حسن روحانی قریب به حدود صد شعار در برنامه های انتخاباتی خود مطرح نمودند.از کار و تولید و اشتغال بگیر تا شادی ونشاط جوانان و....اما متاسفانه متاسفانه این روزها آنچه شاهد آن هستیم شرط وشروط گذاری حسن روحانی برای اجرای این شعارهای انتخاباتی خود است. یادمان نخواهد رفت حسن روحانی دربرنامه های تبلیغاتی خود گفتند مردم ،من شعارهای انتخاباتیم را فراموش نخواهم کرد....
حالا چی شده است جناب روحانی که هنوز تنفیذ نشده ، هنوز سکان کشور به دست نگرفته شروع میکنید به شرط وشروط گذاشتن برای اجرای شعارهایتان؟
آقای روحانی اگر مبنا ی عمل شرط وشروط است خوب درهمان زمان انتخابات شعارهایتان را مشرو ط مطرح میکردید.....
آقای روحانی شما در قامت یک روحانی آنچه ازتان انتظار میرود صداقت در رفتار با مردم است......اینکه یک روز برای رای اوردن یک جور وروز بعد رای اوردن یک جور دیگر با مردم حرف بزنیم ، نه شایسته شماست نه شایسته لباسی که برتن دارید.........
من فقط میتوانم از فرمایشات این روزهای شما تاسف بخورم فقط تاسف....
92/4/15
2:21 ع
حسن روحانی در تمام مناظرات وبرنامه های تبلیغاتی خود مدام دم از آزادی بیان میزد....از رسانه ها میگفت و ... اما
اما هنوز چیزی از انتخاب شدنش نگذشته اطلاعیه میدهند که گمانه زنی ها درباره کابینه بس کنید (به اصطلاح خودمون خفه شید) و اینطوری ذهن مردم رو خسته میکنید.......الغرض :
جناب آقای شیخ حسن روحانی یادتان نرود ما قبل تو رییس جمهوری داشته اییم که سطر سطر روزنامه ها وسایت های کشور، علیه ایشان و دولت ایشان مطلب مینوشتند .....صدق یا کذبش کاری ندارم.......اما مطلب مینوشتند....طوری که گاهی کار به تهمت و توهین و کاریکاتور کشیدن رییس جمهور هم میکشید اما رییس جمهور فقط لبخند میزد.......شما نیامده حرف هایت زیر پا گذاشتی و اطلاعیه میدهی که رسانه ها رسما خفه شوید که ذهن مردم خسته میشود؟ پس کجا بودی یه دونه همین اطلاعیه ها هم ظرف این هشت سال میدادی که ای روزنامه ها وسایت ها ایقد مطلب توهین امیز علیه دولت ننویسید وبذارید دولت کارش بکند؟
کجا بودی ؟ مگر توی این هشت سال مردم ذهن نداشتند که با آمدن شما ذهن دار شده اند؟
روزنامه ها وسایت ها ذاتشان تحلیل و حدس زدن است..هنوز نه نقدی به شما شده نه حرفی علیه شما زده اند اینگونه جبهه گیری میکنید واطلاعیه میدهید؟
وای به روزی که رسما عهده دار مسوولیت ریاست جمهوری شوید لابد تخته میکنید همه روزنامه ها رو .........
تحمل داشته باش آ شیخ حسن .تحمل.تو میراث کسی را داری تخویل میگیری که همه مطلقا آزاد بودند حتی بهش توهین کنند اما او فقط لبخند میزد.......تو اینجوری باشی حس خفقان به ما دست میدهد............آ شیخ حسن
92/4/14
11:54 ع
92/4/13
11:32 ع
گزیده اهم بیانات رهبر معظم انقلاب در خصوص سیاست خارجی دولت نهم و دهم:
* یک خصوصیت دیگر هم که باز جاى ذکر دارد، این است که این دولت در برابر زیادهخواهیهاى استکبار، دچار انفعال نشد؛ این بهنظر من خیلى مهم است که در تعامل با دنیا، انسان جاى خودش را بداند، خواست خودش را بداند، نیرو و قدرت خودش را بداند و بداند که باید چهکار کند. ( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛4 شهریور86)
* روند غربباورى و غربزدگى را که متأسفانه داشت در بدنهى مجموعههاى دولتى نفوذ میکرد، متوقف کردید؛ این چیز مهمى است. حالا یک عدهاى در جامعه، ممکن است به هر دلیلى شیفتهى یک تمدنى یا یک کشورى باشند؛ اما این وقتى به بدنهى مدیران انقلاب و مجموعههاى انقلاب نفوذ میکند، چیز خیلى خطرناکى مىشود. این دیده میشد؛ خب، جلویش گرفته شد. ( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛2 شهریور87)
* ما امروز در مقابلهى با استکبار، در سیاست خارجى زبانمان زبانِ طلبگارى، عزت، اقتدار معنوى و اقتدار ملى است؛ آن وقت بعضى بیایند همین را به عنوان نقطهى ضعف وانمود کنند که نه آقا! شما کارى کردهاید که فلان دولتها از شما خوششان نیاید. خب، معلوم است که خوششان نمىآید. فلان دولتها آن وقتى خوششان مىآید که انسان تملق آنها را بگوید و حرفهاى آنها را به عنوان حرفهاى برتر ذکر بکند؛ خودش را کوچک کند و از حرفهاى خودش و حرفهاى انقلاب عقبنشینى کند؛ آن وقت آنها خیلى خوششان مىآید! ( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛2 شهریور87)
* در زمینهى ارتقاء جایگاه کشور در عرصهى سیاست خارجى و مسائل بینالمللى هم همین جور است. امروز در عرصهى سیاست خارجى، ثقل و وزنهى کشور با چند سال قبل تفاوت دارد؛ ما در مسائل، تأثیرگذاریم؛ اینها مهم است. در حوادثى هم که پیش آمده، ما تأثیرگذار بودهایم - که آن، داستان جداگانهاى دارد - به نظر ما آن هم خیلى مهم است. (بیانات در دیدار با هیئت دولت؛ 2 شهریور91)
92/4/13
11:3 ع
اگر یادتان باشد سال 88 احمدی نژاد اسم برنامه تبلیغاتیش محدوده ممنوعه بود.........به این معنا که عده ایی پس از انقلاب قدرت را محصور در بین خود کرده اند و اجازه ورود کسی خارج از این محدوده به قدرت را نمیدهند.........
این حرف احمدی نژاد بسیار سنگین بود اما بالاخره حرف احمدی نژاد ثابت شد و سایت هاشمی رسما اعتراف به حقانیت گفته احمدی نژاد کرد..
92/4/13
2:5 ع
علی مطهری نماینده مجلس شورای اسلامی در مدت دولت داری احمدی نزاد حتی به پرواز پشه ها هم ایراد وانتقاد داشت اما متاسفانه همین ادم وقتی ابر بدهکار بانکی ایران آقای م در حرم امام خمینی رحمت الله علیه شانه به شانه رییس جمهور منتخب راه می رود ، جیکش درنمی آید وحرفی نمیزند تا ثابت شود مشکل مطهری احمدی نژاد بود نه عملکردها و ....
92/4/11
12:5 ص
این دومین پست است که درباره اعتدال مینویسم اما واقعا کسی هنوز جواب نداده اعتدال یعنی چی؟
معنای اصطلاحی اعتدال یعنی میانه روی............اما در عالم سیاست ایا اعتدال به همین معناست؟اگر به این معناست مصداقش چیست؟ اینکه مثلا در بحث انرزی هسته ایی اعتدال رعایت کنیم یعنی چی؟ یعنی مثلا تمام دستگاههای مربوط به غنی سازی تقسیم بر دو کنیم تا به اعتدال برسیم؟ ایا کمی تعلیق کنیم؟ ایا یکی از مراکز ببندیم؟ایا نیمی از پرسنل اخراج کنیم؟
بهرحال واقعا اقای روحانی حرفی زده که بسیار نامفهموم است......درعالم سیاست اعتدال یعنی چی؟
اصولا تعامل با دنیا واقعا یعنی چی؟ این تعامل با دنیا باید داشته باشیم یعنی چی؟ایا تعامل به معنای رابطه است؟ به معنای ساختن با شرایط دنیا؟.... نمیدانم کسی میداند معنای این حرف های قشنگ یانه؟
مثلا میخواهیم با انگلستان یا عربستان یا ...تعامل کنیم......خوب چرا تا الان نکردیم؟ چه مشکلاتی بین ما با اوناست؟؟؟این مشکلات وموانع اگر از طرف ما بوده چی بوده وچطوری رفع کنیم؟ اگر این مشکلات اسلامی وانقلابی بود چی؟از اصول کوتاه بیاییم؟؟؟
92/4/9
3:2 ع
چرا باید بگوییم امام خامنه ای؟
متن زیر گزیده ای از مقاله دکتر سعید جلیلی است
----------------------------------------------------
--
- غربیها با سه کلیدواژهی آزادی، دموکراسی، و حقوق بشر افکار عمومی را اداره میکردند. شرقیها با دو کلیدواژهی مبارزهی پرولتاریا با امپریالیسم و برابری. امام پنج کلیدواژهی قرآنی را در مقابل آن پنج کلیدواژه قرار دادند.
- غربیها با سه کلیدواژهی آزادی، دموکراسی، و حقوق بشر افکار عمومی را اداره میکردند. شرقیها با دو کلیدواژهی مبارزهی پرولتاریا با امپریالیسم و برابری. امام پنج کلیدواژهی قرآنی را در مقابل آن پنج کلیدواژه قرار دادند.
- اصل «امامتمحوری» مهمترین کلیدواژه بود. سیستم امت-امامت حرف جهانشمول اسلامی بود که در عرصهی سیاست احیا شد.
- ده سال هر کاری کردیم، یک رسانهی غربی پیدا شود که بگوید «امام خمینی»، نشد! همه میگفتند «آیتالله خمینی».
- سال 59 به یکی از اساتید یهودی آلمان گفتم «استاد! چرا رسانههای شما نمیگویند امام خمینی؟». خندهای کرد و گفت «آخر ما بعضی چیزها را متوجه شدیم!». کیفاش را باز کرد و یک کتاب درآورد. ترجمهی آلمانی کتاب «ولایت فقیه» امام بود. گفت «آقای خمینی یک تئوری جهانی دارد. وقتی ما بگوییم "امام"، ایشان بین کشورهای دنیا شاخص میشود. چون کلمهی "امام" قابل ترجمه نیست. ولی وقتی بگوییم "رهبر"، این کلمه در فرهنگ غرب بار منفی دارد. دیگر ما ایشان را کنار استالین و موسیلینی و هیتلر قرار میدهیم. کلمهی "رهبر" به نفع ما و کلمهی "امام" به نفع آقای خمینی است. از طرف دیگر اگر ایشان یک جایگاه دینی دارد، ما به ایشان میگوییم "آیتالله"، اما "امام" یک بار معنوی دارد! از طرفی ایشان آن طور میشود امام امت اسلامی که مسلمانهای دنیا را دور خودش جمع بکند!». با این صراحت این را به من گفت.
- یک رسانهی غربی یا شرقی را پیدا نمیکنید که گفته باشد «امام خمینی». آن موقع ما امتحان کردیم رسانههای غربی آیا میپذیرند ما یک آگهی بدهیم به نام «امام خمینی»؟ میخواستیم 60،000 مارک بدهیم که یک آگهی چاپ کنند، قبول نکردند!
- شهریور 58 که در مجلس خبرگان قانون اساسی شهید بهشتی کلمهی امامت را در قانون اساسی گذاشت، ریاست آن مجلس با آقای منتظری بود. امام خمینی گفت شما نمیتوانی مجلس را اداره کنی، برو کنار، آقای بهشتی اداره کند. وقتی شهید بهشتی آمد اصل پنجم را مطرح کند که ولی فقیه نائب امام زمان و امام امت اسلامی است، کشور ریخت به هم. بازرگان اعلام استعفای دستهجمعی دولت را کرد. امیرانتظام اعلام کرد که مجلس خبرگان قانون اساسی باید منحل شود. سر یک کلمه کشور ریخت به هم!
- امامتمحوری، امّتگرایی، عدالتگستری، و دوقطبی مستکبرین-مستضعفین اساس تئوری امام خمینی بود.
- امام خمینی از دنیا رفتند. آقای هاشمی رفسنجانی آمدند پنج روز بعد از رحلت امام خمینی در دومین خطبهی اولین نمازجمعهی بعد از رحلت امام، راجع به ولایت فقیه دو جمله گفتند. یک : «ما نمیخواهیم بعد از رحلت امام خمینی به جانشی ایشان "امام" بگوییم». این همه دعوا داشتیم با شرق و غرب؛ امام حاضر شد شهید بهشتی را قربانی کند برای این کلمه؛ قانون اساسی پنج بار روی امامت ولی فقیه تأکید کرده، امام این را از سال 48 مطرح کرده، شما میگویی نمیخواهیم؟ به اسم اعزاز امام خمینی گفتند به جانشیناش نمیگوییم امام! انگار یکی به شما بگوید من چون خیلی شما را دوست دارم، افکار شما را میخواهم با شما دفن کنم! جملهی دومشان این بود : «خبرگان مرجع تعیین نکرده است». یعنی جانشین امام خمینی نه مرجع است و نه امام.
- وقتی ایشان جای «امام» گذاشت «رهبر»، «امّت» شد «ملّت». یعنی عملاً سیستم ملت-رهبر انگلیسیها را پذیرفتیم و سیستم امت-امامت امام خمینی را کنار گذاشتیم. وقتی «امّت» شد «ملّت»، عناصر امّت یعنی «خواهران و برادران قرآنی» -که وظایفی مثل امر به معروف و نهی از منکر نسبت به هم دارند، تبدیل شدند به عناصر ملت یعنی «شهروند» و « هموطن».
- اما کلمهی سوم یعنی «عدالت»؛ مقدسترین کلمهای که آقای هاشمی در دوران ریاستجمهوریشان ابداع و به تحمیل کردند به نظام اسلامی، کلمهی «توسعه» بود. فرق عدالت و توسعه این بود که «عدالت» را خدا و پیغمبر (ص) و علی مرتضی (ع) تعریف میکنند، اما «توسعه» را صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی و صهیونیستهای عالَم.
- در عرصهی بینالملل هم دو کلیدواژهی قرآنی «مستکبرین» و «مستضعفین» را ایشان اصلاح کردند و گفتند «مستکبرین» فحش و توهینآمیز است! به جایش بگوییم «قدرتهای جهانی»! خب وقتی گفتی «مستکبرین» باید با آنها «مبارزه» کنی، اما وقتی گفتی «قدرتهای جهانی» باید با آنها «تعامل» کنی. «مستضعفین» را هم کردند «قشر آسیبپذیر»؛ یعنی آدمهای بیعرضهای که خودشان پذیرای آسیباند!
- پنج کلیدواژهی قرآنی امام خمینی که اساس گفتمان نهضت اسلامی بود، توسط ایشان تغییر پیدا کرد به همان کلیدواژههایی که دشمنان میخواستند.
- تا موقعی که کلیدواژههای قرآنی امام خمینی که رأس آنها امام بودن ولی فقیه است- احیا نشود، هر کاری که بکنیم، وصلهپینه کردن است.
- شما هر لعنی که به ...... بکنید، این قدر جگر دشمنان نمیسوزد که بگویید «امام خامنهای».
- مشکلی که هست هم این است که همه میگویند «دیگران بگویند ما هم میگوییم!». اصولگراها میگویند صداوسیما شروع کند، ما هم میگوییم! صداوسیما میگوید ما که از روحانیون نمیتوانیم جلو بیفتیم! روحانیون میگویند تا مدیران ارشد نظام خودشان نگویند که ما نمیتوانیم جلوی مردم بگوییم! مدیران ارشد میگویند وقتی جوانان انقلابی هم نمیگویند، ما بگوییم و هزینه بدهیم؟! و...
- بعضی هم میگویند نگوییم چون قبلاً کسی (حشمتالله طبرزدی) این کار را کرده و سابقهی خوبی ندارد این کار در ذهن مردم! خب خوبها باید پرچمدار این کار شوند که این کار به اسم آنها ثبت شود و آن سابقه پاک شود.
- آیتالله سید محمدباقر حکیم پا میشود میرود نجف. از آنجا نامه مینویسد به «حضرت آیتالله العظمی امام خامنهای». یک هفته بعد شهیدش میکنند. آن مرد بزرگ میفهمد که باید از آنجا پیغام دهد «امام خامنهای». سید حسن نصرالله میفهمد در سختترین شرایطی که دارد، باید بگوید امام خامنهای! ما اینجا نشستهایم و نمیگوییم!
- اگر نعمت خدا را قدر ندانیم، میفرماید «انّ عذابی لشدید». روز قیامت هم آنجا ندا داده میشود که «وقفوهم انّهم مسئولون، ما لکم لا تناصَرون». هی حرف را انداختند از این طرف به آن طرف.
ای پیک راستان خبر یار ما بگو....احوال گل به بلبل دستان سرا بگو.....ما محرمان خلوت انسیم غم مخور.....با یار آشنا سخن آشنا بگو.....برهم چو میزدآن سر زلفین مشکبار.....با ما سر چه داشت زبهر خدا بگو.....آن کس که منع ما زخرابات می کند.....گو درحضورپیر من این ماجرا بگو.....گردیگرت برآن دردولت گذربود.....بعداز ادی خدمت وعرض دعا بگو.....هرچندما بدیم تو مارابدان مگیر.....شاهانه ماجرای گناه گدا بگو....بر این فقیر نامه آن محتشم بخوان.....با این گدا حکایت آن پادشاه بگو.....جان ها ز دام زلف چو بر خاک می فشاند....بر آن غریب ما چه گذشت ای صبا بگو.....جان پرور است قصه ارباب معرفت.....رمزی برو بپرس حدیثی بیا بگو