نامه را خرازی تنظیم کرد
با این حال مقاله اخیر «دنیس راس»، مشاور ارشد جورج بوش پدر و پسر، فرستاده ویژه کلینتون در مسائل خاورمیانه و مشاور خارجه باراک اوباما که درمجله نیوزویک به چاپ رسید، نه تنها نگارش و ارسال نامه دولت اصلاحات به جورج بوش را تأیید کرد که از نویسنده این نامه نیز نام برد.
دنیس راس در ابتدای این مقاله به نفوذ قدرت منطقهای ایران در دولت احمدینژاد اشاره و در ادامه با بیان اینکه هنوز هم برای متوقف کردن ایران در برنامه هستهای دیر نشده است، برای ادعای خود اینگونه آدرس داد: تاریخ نشان داده ایران در مقاطعی در قبال فشار سیاسی- بینالمللی جواب دلخواه را داده است. برای مثال در سال 2003 پس از نابودی ارتش عراق توسط نیروهای امریکایی، دولت وقت از طریق سفیر سوئیس در ایران پیامی به واشنگتن ارسال کرد تا با این کار نگرانیهای امریکا را درباره برنامههای تسلیحاتی تهران و حمایت ایران از حزبالله و حماس تا حدی تخفیف دهد».
او یادآور میشود: صادق خرازی، معاون وزیر امور خارجه دولت وقت که این پیام را تنظیم کرده بود، گفت بیمها و هراسها آنها را مجبور کرده دست به این کار بزنند.
مشاور دولت بوش پدر و پسر و بیلکلینتون در امور خاورمیانه میافزاید: «اما برعکس، سال پیش که سازمان اطلاعاتی امریکا گزارشی راجع به ایران منتشر کردند، محمود احمدینژاد رئیس جمهور دولت جدید ایران در اظهاراتی جنجالی گفت رویارویی با امریکا اثربخش است و امریکا از موضع خود عقب نشسته است.»
اما در سند دیگری که به نقل از دنیس راس پیش از این توسط منابع غربی منتشر شده بود آمده است: «اول آوریل 2003 مباحثه طولانیای با صادق خرازی که برای دیدنم آمده بود، داشتم و دوم مه نیز دوباره او را به مدت سه ساعت دیدم». آنچه در نامه دولت خاتمی به جورج بوش به صراحت آمده است، تلاش این دولت برای اعطای برخی امتیازات در جهت «نزدیکی دو دولت» است. گویا قرار بوده در این راستا دیدارهای دیگری مانند کمال خرازی و زلمای خلیلزاد انجام شود که با پاسخ سرد مقامات کاخ سفید ره به جایی نبرده است.
کمی بعد صادق خرازی، سفیر سابق ایران در فرانسه در جلسه بنیاد باران انگیزه ارسال نامه 2003 را اینگونه توصیف کرد تا مشخص شود این دیپلمات عالی رتبه وزارت خارجه نقش تعیین کنندهای در ارسال نامه داشته است؛ «در سال 2003 دیوار بی اعتمادی بلندی میان ایران و امریکا وجود داشت و هر لحظه ممکن بود امریکا به ما حمله کند، به همین خاطر به پیشنهاد من دولت هشتم نامهای به امریکا نوشت و همراهی اش با برخی سیاستهای خاورمیانهای امریکا مثل سازش در فلسطین و لزوم تبدیل حزب الله لبنان به یک حزب سیاسی و شفافسازی فعالیتهای هستهای ایران را اعلام کرد.»
اما صادق خرازی با تأکید مجدد بر اینکه اظهارات اخیر دنیس راس نادرست است، توضیح داد: متن مورد بحث به صورت نامه نبوده است که رسمیت داشته باشد، بلکه مکتوبی فاقد امضا و غیررسمی بوده که از طریق واسط برای ما به منظور استمزاج ارسال شده بوده است. همچنین مبدأ متن مزبور ایران و مقامات ایرانی نبودهاند، بلکه متن در امریکا تهیه شده و از کانالهای فوقالذکر برای ما ارسال شده بود و اینجانب نیز آن زمان معاون وزارت امور خارجه نبوده ام، بلکه به عنوان سفیر ایران در پاریس مشغول خدمت بوده ام و در متن مزبور صحبتی از شناسایی رژیم غاصب اسرائیل توسط ایران یا حمایت نکردن ایران از حزب الله مطرح نشده بود. ایران در واکنش به چنین متن غیرقابل قبولی، دیدگاه مستدل خود را که مبتنی بر اصول حکمت، عزت و مصلحت بوده است همان موقع به صورت غیررسمی از طریق واسط اعلام کرد.
وی در گفتوگویی دیگر نیز اظهار میدارد: کانال ارتباط رسمی ما و امریکاییها سفارت سوئیس در تهران بود. در دوران آقای خاتمی، بارها پیامهایی از دو طرف از این طریق ردوبدل شد. البته بیشتر پیامها ابتدا از سوی امریکا میآمد و ما به آنها پاسخ میدادیم. در چند مورد نیز ما مبتکر پیام بودیم که امریکاییها پاسخ دادند. البته کانالهایی غیراز سوئیس وجود داشت که در برخی موارد فعال بودند. مثلاً رهبران برخی کشورهای منطقه بعضی اوقات حامل پیام امریکاییها بودند.
روایت کالین پاول
کالین پاول وزیر خارجه سابق امریکا در دوره اول جورج بوش در این باره به هفته نامه نیوزویک گفته بود«من همیشه در پی راهی برای گفتوگو با تهران بودم، اما جورج بوش همیشه با بی میلی به طرحهای من مینگریست. بوش علاقهای به ایجاد رابطه به دولتی که نباید وجود داشته باشد، نداشت.»
او ضمن اشاره به نامه دو صفحهای ایران در سال 2003 به دولت امریکا مبنی بر انجام مذاکرات دوجانبه، میگوید : «این طرح عالی بود، اما همانطور که گفتم، بوش رضایتی به انجام چنین گفتوگوهایی نداشت چرا که از اساس موافق حکومت ایران نبود.»
نیوزویک با اشاره به نامه ایران در سال 2003 مبنی بر انجام مذاکرات دوجانبه مینویسد: پاول و آرمیتاژ از این طرح استقبال کردند، اما بوش تمایلی به این طرح نشان نداد.
آرمیتاژ معاون کالین پاول نیز میگوید: وقتی طرح دو صفحهای تهران را دیده، ابتدا تصور کرده این طرح، ابتکار تازه سفیر سوئیس در ایران است، بنابراین نتوانستیم تشخیص دهیم کدام بخش طرح متعلق به تهران است و کدام بخش مربوط به سفارت سوئیس در تهران.
هیلاری مان مدیرسابق بخش خلیج فارس امنیت ملی کاخ سفید نیز، طرح دو صفحهای ایران را با نامه دو صفحهای چین در سال 1971 مقایسه کرده و به خاطر رد این طرح از سوی شخص بوش ابراز تأسف میکند.
بسته پیشنهادی چه بود؟
متن ترجمه فارسی بخشی از این نامه که به نقشه راه ایران و امریکا معروف شده، به این شرح است:
بعد از صحبت کردن درباره این مسئله با صادق خرازی، من فهمیدم که آنها میخواهند مطمئن بشوند که اگر در مرحله اولیه همه چیز به هم خورد، قرارهایی که گذاشتهاند و شرایط جدیدی که گذاشتهاند افشا نشود چون نمیخواهند مشکل داشته باشند. به هر حال من این موضوع را بطور شفاف فهمیدم که دولت ایران میخواهد این مسئله را به صورت جدی با امریکا حل کند.
و اما مفاد این توافق برای مذاکره به شرح ذیل است:
اهداف امریکا:
(ایران قبول کند که امریکا اهداف زیر را در پیشنهاد بگذارد.)
wmd (سلاحهای کشتار جمعی) ایرانیها باید از لحاظ امنیتی اطمینان کامل بدهند که ایرانیان هیچ طرحی و برنامهای برای ساخت wmd ندارند.
همکاری کامل با آژانس (IAEA) براساس اجازه ایرانیها بر تمام (2+ 93 و تمام عهده نامههای آینده آژانس)
تروریسم:
برخورد قاطع علیه هرگونه عمل تروریستی در خاک ایران، همکاری ایران، همکاری کامل و تبادل اطلاعات مربوط به این موضوع.
عراق:
هماهنگی ایرانیها برای برقرار کردن امنیت در عراق و تأسیس یک عراق دموکراتیک و دولت دموکراتیک که متشکل باشد از تمام گروههای مذهبی و قبایل در عراق.
خاورمیانه:
1- قطع هرگونه کمک مادی به فلسطینیها (حماس و جهاد و....) از طرف خاک ایران و اجبار این گروهها که اقدامات خونبار را قطع کنند علیه مردمی که در مرزهای 1967 قرار دارند.
2- کاری کنند که حزب الله یک گروه سیاسی- اجتماعی در لبنان شود.
3- قبول دو راه امریکا
اهداف ایرانیان:
(امریکا این نوع گفتوگو را قبول میکند و قبول دارد که ایرانیها این شرایط زیر را در پیشنهاداتشان قرار دهند)
- امریکا حمایتهایی که برای تغییرات سیاسی بطور مستقیم در حال انجام هستند، دیگر انجام ندهد.
- لغو تمام تحریمها، تمام تحریمهای تجاری، پولهای بلوکه شده و لغو دست یافتن به WTO.
- عراق: تعقیب و پیگرد منافقین، حمایت از بازگرداندن اعضای منافقین به ایران، حمایت از برگرداندن ایرانیهایی که در عراق هستند. ترکیه به شمال عراق حمله نکند.
احترام گذاشتن به آداب و رسوم ایرانیان و احترام گذاشتن به روابط مذهبی دیرینه ایران و نجف و کربلا.
- دست یافتن به انرژی صلحآمیز هستهای، فناوری زیست شناسی، فناوریهای شیمیایی.
- قبول کردن ایران به عنوان کسی که حلال مسئله امنیتی منطقه است با احتساب میزان دفاعی که میتوانند از خود بکنند (منظور پیشرفتهای نظامی که ایران داشته است).
- تروریسم: برخورد با منافقین و قبول آنها در امریکا (منظور شخص نیست).
مراحل:
1- برقراری ارتباطات دو جانبه براساس مراحل زیر
2- بیانیه شبیهسازی شده دو جانبه (یعنی بیانیهای که هر دو طرف بر آن توافق نظر داشته باشند) ما همیشه آماده بودیم که با هم بطور مستقیم صحبت کنیم، با احترام دو جانبه در موردمنافع دو طرف و مسائلی که دو طرف روی آن تأکید دارند، اما ما همیشه این را روشن کردهایم که اینطور صحبت تنها زمانی انجام شود که یک راه حل هوشمندانه برای این مشکل داده شود تا مسائلی که خودمان میخواهیم در آن در نظر گرفته شود.
3- گفتوگو مستقیم در سطح خوب انجام شود، با توجه به توافقات قبلی مسائلی که باید در مورد آن در مرحله اول نتیجه گرفته شود.
عراق: تشکیل یک گروه همکاری در مورد عراق، حمایت خیلی شدید ایرانیها برای برقراری امنیت در عراق. کمیته امریکا مشکل منافقین را در عراق حل کند، کمیته امریکا غرامت ایران درمورد ایران و عراق را متذکر شود.
تروریسم: کمیته ایران با افراد القاعده در ایران برخورد قاطع کند و در مورد تبادل اطلاعات در این باره همکاری کنند.
ایرانیها این را عنوان کنند که ما صلح خاورمیانه را حمایت میکنیم که مورد حمایت فلسطینیها است که بر طبق توافقاتی که در مسئله نقشه راه است خواهد بود.
امریکا قبول کند که ایرانیها به WTO دسترسی پیدا کنند، در مورد عضو شدن شروع به صحبت و گفتوگو کنند.
همکاری موازی در سه گروه برای خلع سلاح، امنیت منطقه و همکاری اقتصادی.
اهداف چنین خواهد بود که بطور موازی در این سه گروه نقشه راه همکاری کنند و برای این که این صحبتها آغاز شود هر طرف اهدافشان این خواهد بود (رجوع به اهداف بالا) که در پیشنهاداتشان بگذارند.
1- خلع سلاح: نقشه راه که اهداف دو جانبه دو را در بر میگیرد، اطمینان کامل به کمیتههای بینالمللی و تضمین کنید که از WMD دور خواهند بود. در عوض ما به ایران اجازه میدهیم که به تکنولوژی غربی دست پیدا کنند (در سه محدوده)
2- تروریسم و امنیت منطقه: نقشه راه برای اهداف بالا درباره خاورمیانه و تروریسم.
3- همکاری اقتصادی: نقشه راه برای برداشتن تحریمها و راه حل برای کمکهای فریز شده یک بیانیه عمومی که این اهداف اولیه به سرانجام رسیده است.