92/4/8
2:54 ع
احمدی نژاد ومهدویت: ( خواهشا تا اخر بخونید....)
اینکه شیعه یعنی مهدویت شکی درش نیست..اما نکته غافل مونده قضیه برای اکثر مردم این است که این اندیشه ناب شیعی واسلامی تا بحال هیچ یک از روسای جمهور یا مقامات دیگر جرات بیانش نداشته اند ...چرا؟
مگر اندیشه اصیل شیعه نیست؟
دلیلش خلاصه مینویسم ........
اندیشه مهدویت مقابل اندیشه آرماگدون(نبرد نهایی حق وباطل) قرار دارد......معتقدان به آرماگدون (مسیحیت ویهودیت) معتقدند انها خیر ومسلمانان شر هستند ونهایت کار بین خیر وشر جنگی صورت میگیرد که نهایت کار آنها بر شر یعنی مسلمانان غلبه میکنند وجهان اینگونه پایان مییابد .
حالا نقش احمدی نزاد چی بود دراین میان؟:
افشا کردن اندیشه ارماگدونی بنی اسراییلی و مطلع ساختن اذهان سال هاست صورت گرفته اما درکتاب ها ویا نهایتا درچند سخنرانی مذهبی.....
اما تا بحال کسی در یک پست ومقام به این مهمی با مطرح ساختن اندیشه مهدویت حتی در قلب ومرکز نشر اندیشه اراماگدونی ، به جنگ انها نرفته بود......
احمدی نزاد با درک درست اثرات منفی اندیشه اراماگدونی صهیونیسم بین الملل وکم کاری صورت گرفته در انقلاب اسلامی دراین سی وچند سال، یک تنه وبه تنهایی( به شدت تنها) با مطرح ساختن بی نظیر اندیشه مهدویت مقابل اندیشه ارماگدونی صهیونیسم ایستادگی کرد..........این ایستادگی بهایش بسیار سنگین بود..یکی قربانی شدن خود احمدی نزاد که من ترجیح میدم اسم شهید بذارم روی ایشان ویکی تحریم های بسیار سنگین غرب علیه ما.......
تحریم ها نتیجه انرری هسته ایی و...نبوده ونیست.....بلکه تحریم ها یک پاتک آرماگدونی علیه مهدویت بود........اینکه ما بصیرت نداریم ودرک نمیکنیم وباید برویم بمیریم با این شیعه بودنمان کاری ندارم اما از خود گذشتگی این مرد به تنهایی مقابل یک دنیای تمام صهیونیست ،چیزیست که درک ان برای خیلی ها سخت است اما مگر احمدی نزاد برای خوشایند من وتو اینکار کرد؟؟؟ خیر.......ایشان برای احیای مهدویت به اغما رفته ،مقابل اندیشه ارماگدونی به تنهایی وبا وجود هزاران دشمن داخلی ابله وصدها هزار دشمن خارجی دانای مجهز ،قیام کرد....
بهایش سنگین بود برای احمدی نژاد ..اما احمدی نژاد برای گرفتن بهای دنیایی اینکار نکرد وگرنه میتوانست خیلی زیباتر از هاشمی وخاتمی واعوان وانصارشون کاری به اندیشه مهدویت وجنگ با ارماگدونی ها نداشته باشد تا همیشه محبوب تو ومن بماند.....
یاعلی
ای پیک راستان خبر یار ما بگو....احوال گل به بلبل دستان سرا بگو.....ما محرمان خلوت انسیم غم مخور.....با یار آشنا سخن آشنا بگو.....برهم چو میزدآن سر زلفین مشکبار.....با ما سر چه داشت زبهر خدا بگو.....آن کس که منع ما زخرابات می کند.....گو درحضورپیر من این ماجرا بگو.....گردیگرت برآن دردولت گذربود.....بعداز ادی خدمت وعرض دعا بگو.....هرچندما بدیم تو مارابدان مگیر.....شاهانه ماجرای گناه گدا بگو....بر این فقیر نامه آن محتشم بخوان.....با این گدا حکایت آن پادشاه بگو.....جان ها ز دام زلف چو بر خاک می فشاند....بر آن غریب ما چه گذشت ای صبا بگو.....جان پرور است قصه ارباب معرفت.....رمزی برو بپرس حدیثی بیا بگو