«با تاسی از اقدام و تاکید مقام عالی وزارت امور خارجه، جناب آقای دکتر ظریف در ورود به مبحث دیپلماسی عمومی و استفاده از رسانه ها و شبکه های اجتماعی تصمیم بر این گرفتم که با استفاده از فیسبوک با مخاطبان و هموطنان عزیزم در ارتباط باشم. » این عبارت مطلع فعالیت مرضیه افخم، بانوی سخنگوی وزارت امور خارجه در شبکه اجتماعی فیسبوک است، جملهای که در بطن خود راهبرد اصلی تیم سیاست خارجی دولت برای ورود به عرصه دیپلماسی عمومی را حضور در شبکههای اجتماعی و افتتاح حساب کاربری در این شبکهها تعبیر و تفسیر کرده است
شاید برای آنها که دیپلماسی عمومی را با رویدادهایی همچون سخنرانیهای محمود احمدینژاد در دانشگاه کلمبیا و موج بزرگ و مردمی که پس از آن در سراسر جهان به وجود میآمد، معنا و تعبیر میکنند، ابتذال آن سطح از تاثیر گذاری جهانی به حضور در حد یک کاربر عادی در یک شبکه اجتماعی، بسیار نا امید کننده به نظر برسد اما ظاهرا این رویکردی است که این روزها نه تنها وزیر امور خارجه ایران را به خود مشغول کرده است بلکه اطرافیان او را نیز واداشته است که به تاسی از مقام عالی وزارت، سطح فعالیت در عرصه دیپلماسی عمومی را در حد ایجاد یک حساب کاربری در توئیتر و فیسبوک تنزل دهند، تا اگر اسم آن رویکرد بزرگ و جهانی احمدینژاد را پوپولیسم میگذاشتند، ندانیم بر این شیوه تحقیر آمیز چه نامی باید نهاد.
اما ماجرای حضور در شبکههای اجتماعی از سوی اصلیترین ارکان سیاستخارجی دولت یازدهم آنجا تراژیکتر و تاسفبار تر میشود که بدانیم این حضور نازل، در روزهای گذشته با چه حاشیههای غیرقابل قبول و نگرانکنندهای روبرو شده است.
ماجرا به ارسال پیام تبریک محمدجواد ظریف به یهودیان و تبریک سال جدید عبری به آنها بر میگردد. دختر رئیس پیشین کنگره امریکا، نانسی پلوسی در پاسخ به حساب کاربری تایید نشدهای به نام وزیر امور خارجه ایران که سال جدید عبری را تبریک گفته بود، نوشت: « متشکرم، سال جدید اگر با پایان انکار هلوکاست از سوی ایران همراه بود شیرینتر میشد.» و این حساب کاربری پاسخ عجیب و غیرقابل قبولی را برای دختر نانسی پلوسی داشت: « ایران هیچ گاه هلوکاست را انکار نکرده است، فردی که هلوکاست را انکار کرد، رفت. سال جدید مبارک.»
این در حالی بود که کریستین امانپور خبرنگار مشهور یهودی سیانان نیز در صفحه توییتر خود به زبان دیگری به این موضوع اشاره کرد که« با وزیر امور خارجه ایران گفتگو کردم؛ کسی که تایید کرده است در توئیتر فعال است و سال نو را به همه یهودیها در ایران و سراسر جهان تبریک گفته است?»
اما نکته حائز اهمیت این است که وزیر امور خارجه جدید ایران ترجیح داده است تا حتی مخاطب همین سطح نازل دیپلماسی عمومی خود یعنی حضور در شبکههای اجتماعی را نیز نه ملتهای مسلمان و نه ملتهای ستم دیده جهان که مخاطبان اصلی دیپلماسی فرهنگی و عمومی انقلاب اسلامی در سی و چهار سال گذشته بودهاند، بلکه یهودیانی انتخاب کند که بواسطه هیاهو بر سر افسانهای به نام هولوکاست موفق شدهاند بخشی از سرزمینهای اسلامی را به اشغال خود در آوردهاند و حتی به تخطئه آنهایی بپردازد که این افسانه تاریخی را به چالش کشیدهاند.
هر چند با توجه به سوابق خاص تیم سیاست خارجی دولت جدید، انتظار داشتن شجاعت برای به چالش کشیدن غلطهای مصطلح و بزرگ تاریخی همچون هولوکاست در جوامع عمومی از آنها انتظاری چندان بجایی نیست، اما اینکه کار به جایی برسد که آنهایی که جسارت ایجاد این چالش در قبال یک دروغ بزرگ تاریخی را داشتهاند نیز تخطئه شود، قطعا غیرقابل قبول و حتی سوال برانگیز است، رویکردی که سالهاست از سوی رسانههای غربی در حال ترویج و پیگیری است.
ارسال پیام صلح و پالس دوستی با مردم اسرائیل آنهم به واسطه تخطئه چالش کنندگان با مفهوم هولوکاست، به نظر نمیرسد سرآغاز امیدوارکننده و قابل قبولی برای وزیر امور خارجه جدید ایران باشد که از یک سو ناشی از نشناختن جامعه مخاطب انقلاب اسلامی، و از سوی دیگر نمادی نگران کننده از کوتاه آمدن از اصول برای رسیدن به برخی نتایج مقطعی و موردی است. نکتهای که «رابین رایت»، عضو انستیتو صلح آمریکا نیز بخوبی آنرا دریافته و درباره توییت ظریف پیرامون احمدی نژاد و هلوکاست گفت: «این اثرگذارترین دیپلماسی عمومی ایران در 34 سال گذشته است.»
شاید مرور برخی بیانات رهبر معظم انقلاب در جمع خبرگان رهبری و یا پیرامون موضوع هولوکاست، بتواند این واقعیت را به خوبی برای ظریف و آنها که همانند او میاندیشند، تبیین کند که بر خلاف تصور او پایان دوران ریاست جمهوری محمود احمدینژاد، به معنای تنزل از صراحت در بیان شعارهای انقلابی در سطح جهان نیست، و به عبارتی «آن مرد» نرفته است و اتفاقا همچون حضرت امام (ره) محکم و بدون تلاش برای تقیه، به اصول اصلی انقلاب اسلامی پایبند است.
بر معظم انقلاب در دیدار اخیر خود با خبرگان رهبری درباره اعتقاد به لزوم نابودی اسرائیل فرمودند: «امام (ره) در مقابل واقعیات چشم خود را نبستند اما از اصول نیز هیچگاه کوتاه نیامدند. امام خمینی (ره) همان کسی است که گفت «رژیم صهیونیستی یک غده سرطانی است که باید از بین برود» و هیچگاه نیز در مورد رژیم صهیونیستی تقیه نکرد. امام خمینی (ره) در مقابل امریکا و شرارت های او نیز تقیه نکرد و جمله معروف «امریکا شیطان بزرگ است» سخن امام است.»
ایشان همچنین در دیدار با اعضای خبرگان رهبری در سال 90 از هولوکاست به عنوان افسانه یاد کرده و فرمودند: « در یک کشورى کسى به "افسانهى هولوکاست "اعتراض میکند، میگوید من قبول ندارم؛ او را زندان مىاندازند، محکومش میکنند که چرا یک حادثهى پندارىِ تاریخى را انکار میکنى! حالا گیرم پندارى هم نباشد - واقعى باشد - خیلى خوب، انکار یک حادثهى واقعىِ تاریخى مگر جرم است؟ اگر براى کسى روشن نشد، ثابت نشد و او انکار کرد یا حتّى در آن تردید کرد، او را بیندازند زندان! الان در کشورهاى مدعى تمدن در اروپا قضیه این است: اگر کسى اعتراض کند، تردید کند، قبول نداشته باشد، دادگاهها محکومش میکنند.»
به نظر نمیرسد دیپلماسی عمومی دولت تدبیر و امید با تنزل سطح دیپلماسی عمومی از یک تاثیر گذاری جهانی و مردمی به حضور در شبکههای اجتماعی که فعالیت در آنها منع قانونی دارد، و توئیتر بازی با دختر نانسی پلوسی و تغییر ادبیات برای ارسال پالس مثبت به چند میلیون مردم اسرائیل، به بهای ارسال پالسهای ناخوشایند به نزدیک به دومیلیارد مسلمان و مستضعف جهان، چندان امیدوار کننده باشد، رویکردی که اگر به این منوال به پیش برود، عوارض غیرقابل جبرانی برای کشور خواهد داشت و اعتراضات جدیتری بوجود خواهد آورد.