بسم الله الرحمن الرحیم
ملت شریف ایران و همکاران محترم
هفته گذشته رئیس جمهور محترم کشورمان جناب حجت الاسلام دکتر روحانی در شصت و هشتمین اجلاس سازمان ملل حضور یافت و در کنار چند سخنرانی مهم خود در این اجلاس با برخی رسانه ها گفتگو و با برخی از سران کشورها نشست داشت که با فرصت ها و تهدیدهایی مواجه شد.
طرح شعار «جهان علیه خشونت و افراطی گری» و طرح موضوع «ائتلاف برای صلح» در برابر «ائتلاف برای جنگ» توانست تا حدودی نظام سلطه را به چالش بکشد. آقای روحانی در اظهارتش به خوبی نسبت به تحریم ظالمانه کشورمان اعتراض و از حقوق هسته ای ایران اسلامی دفاع کرد و با اشاره به صلح مبتنی بر آرای مردم در همه دنیا به دخالت های وحشیانه بیگانگان در فلسطین ، سوریه و بحرین اعتراض کند و راه حل نظامی برای حل این موضوعات را به چالش بکشد.
البته در لابلای سخنان رییس جمهور و پاسخ های وی به برخی رسانه های استکباری، نکات قابل تأمل - که در جای خود باید نقد شود - نیز وجود داشت که لازم است مشاوران و شخص رئیس جمهور محترم در برنامه های دیگر خود، با برطرف کردن این ضعف ها ، دستآوردهای بیشتر و بهتری را برای ملت عزتمند و انقلابی ایران اسلامی به ارمغان آورند.
واقعیت آن است که مواضع آقای روحانی دراین سفر، هرچند مانند اکثر قریب به اتفاق مواضع خارجی نظام جمهوری اسلامی با مطالبه گری و به چالش کشیدن قدرت های استکباری و حتی اکثر مواضع رئیس دولت نهم و دهم، با ادبیات پرسشگرانه و واداشتن جریان سلطه به پاسخگویی در برابر ظلم های بسیاری که به ملت های مظلوم جهان و از جمله ملت ایران کرده اند، نبود و ایشان نتوانست یا نخواست هویت استکباری نظام سلطه را با صراحت به چالش نکشید اما مانند حضور برخی روسای جمهور اسبق که امروز نقطه امید استکبار شده اند هم با وادادگی همراه نبود.
بنابراین ضمن ندیده گرفتن برخی از مواضع حاشیه ای یا لکنت زبان های وی در پاسخ های ارائه شده، بی شک می توان کلیت مواضع ابراز شده در نشست سازمان ملل را مواضع حق طلبانه نظام جمهوری اسلامی و از جنس نرمش قهرمانانه دانست.
البته همه می دانیم و دکتر روحانی نیز نباید از یاد ببرد که همین میزان عزت به دست آمده، حاصل گام نهادن در مسیری و نقشه راهی است که امام خامنه ای برای هیأت ایرانی تعیین نمودند. همه امید رسانه های غربی و حتی برخی از شخصیت ها و رسانه های واداده داخلی، این بود که رگه هایی از تز «جدایی دولت از حاکمیت» را در مواضع رئیس جمهور کشورمان در سازمان ملل مشاهده کنند، چیزی که در دوره یکی از رؤس کودتای سال 88 در دوره ریاست جمهوری اش از برخی رسانه های عمومی کشورمان و رسانه های استکباری بارها شنیده و با استقبال آنها مواجه شد.
علی رغم شیرینی که سفر رییس جمهور محترم به سازمان ملل داشت در دقایق پایانی سفر، اتفاقی رخ داد که قابل تأمل و بررسی است. شکستن مقاومت 34 ساله مسئولان عالی نظام جمهوری اسلامی و نپذیرفتن مذاکره مستقیم با آمریکا به دلیل جنایت های بسیاری که دولت استکباری آمریکا علیه ملت ما مرتکب شده، خطای کوچکی نیست که به راحتی از آن بگذریم . معلوم نیست جناب آقای روحانی بر اساس چه استدلالی در پایان سفر خود در برابر درخواست طرف آمریکایی به مذاکره تلفنی تن داده است و البته طرف آمریکایی حتی در همین اتفاق کوچک هم شیطنت و عدم صداقتش را به خوش باوران نشان داده است و ادعا می کند که این مکالمه، خواسته رییس جمهور ایران بوده است.
آقای روحانی هفته گذشته و در خلال برنامه های سفر چندین بار ادعا کرده که با اختیار تام از جانب رهبری انقلاب در این سفر حاضر شده ولی آنچه از بیانات متعدد و صریح رهبری در طول سال های گذشته و حتی ماه ها و روزهای اخیر مشخص است، ایشان هر نوع مذاکره ای را به شرط رعایت اصول عزت حکمت و مصلحت و در صورتی که خدشه در اصول و آرما ن های انقلاب ایجاد نکند، اجازه داه اند و پرواضح است که پذیرش مکالمه با طرف آمریکایی که در اوضاع آشفته امروزش در منطقه و جهان، به شدت به آن نیاز دارد، نه عزتی برای ما به ارمغان می آورد، نه مبتنی بر حکمت الهی و حتی حکمت دنیایی است و نه در شرایط فعلی به مصلحت است.
اکنون رئیس جمهور محترم باید به صراحت پاسخ دهد که با شکستن برند مقاومت 34 ساله حسن روحانی در"نه به آمریکا" چه چیزی به دست آورده است. در برابر آب نبات مکالمه تلفنی اوباما و خداحافظ گفتن دست و پا شکسته عروسک صهیونیست ها - هرچند به درخواست آنها- چه قهرمانی ای آفریده است. آقای روحانی بدون تعارف شما بازی برد باخت این سفر به نفع ایران اسلامی را در لحظه آخر به بازی برد برد برای دو طرف تبدیل کردید.
اتفاق دقایق پایانی سفر شما خاطره معامله اعطای درّ غلطان و گرفتن آب نبات شیرن در مذاکرات هسته ای را زنده کرد در حالی که امید بود با عنایت به بیانات اخیر رهبری انقلاب شمما فراموش نمی کردید که در برابر چه موجود شیطان صفتی نرمش می کنید.
آقای روحانی از یاد نبرید با اصرار شما برای تحرکات دیپلماتیک و استفاده از فرصت مذاکره به منظور کاهش برخی فشارها، رهبر معظم انقلاب راه کار "نرمش قهرمانانه" در اختیار دولت شما قرار دادند در حالی که ایشان به ماهیت استکباری و دشمنی آنها توجه دارند اما از یاد نبرید که اعطای فرصت نرمش قهرمانانه برای این بود که این دولت و بخشی از بدنه جامعه، با تمام وجود درک کنند که دشمنی آمریکا با ما و ملت های مظلوم جهان از جنس لکنت دیپلماسی نیست بلکه به تعبیر امام راحل از جنس گرگی و درندگی است. جنس رژیم غاصب صهیونیستی از جنس کشتار بیگناهان و ظلم و ستم به ملت های دیگر است و از یاد نبرید که آنها هر گز برای کمک به ما گامی برنخواهند داشت.
یکی از اشتباهات استراتیک دولت یازدهم این است که برای رفع مشکلات داخلی تمام تخم مرغ های خود را در سبد کاهش تنش با آمریکا قرار داه است و بدون توجه به ظرفیت عظیم داخلی، تلاش می کند تا در سایه ارتباط و یخ شدن عدم رابطه با برخی دولت ها در زندگی مردم گشایشی ایجاد کند و البته این خطاست. همانطور که دیدیم بعد از مکالمه تلفنی رئیس جمهور کشورمان با اوباما نه تنها بازار ارز خارجی تغییری نداشت بلکه افزایش داشت. شاید به همین دلیل رهبر انقلاب در دیدار یک ماه قبل اعضای دولت یازدهم خطاب به آنها فرمود:
"یک شاخص دیگر هم تکیه به ظرفیّت درونزاى کشور است؛ نگاهمان به بیرون نباشد. این، توصیه ما است؛ این معنایش این نیست که از امکاناتى که در بیرون هست استفاده نکنیم؛ این دو حرف با هم اشتباه نشود. امیدمان را به بیرون از ظرفیّت داخلى کشور ندوزیم. در بیرون از مجموعه کشور و نظام جمهورى اسلامى، جبهه بزرگى وجود دارد که با همه توان از سى و چند سال پیش به این طرف کوشید، نگذارد که این انقلاب ریشهدار بشود، نگذارد که این نظام جمهورى اسلامى پایدار بماند، نگذارد که پیشرفت کند، نگذارد که در زمینههاى گوناگون الگو بشود. نمی شود از دشمن و روش هاى خصمانهاى که کرده، انتظار دوستى و محبّت و صمیمیّت داشت."
از یاد نبریم که اگر رابطه و مذاکره با آمریکا حلال مشکلات دولت ها بود، مردم عراق در دوره صدام، مردم مصر در دوره مبارک و بسیاری از ملت های دیگر که دولت های شان مستعمره آمریکا و کشورهای سلطه گر هستند، در این فلاکت و بدبختی نبودند.
آقای روحانی رهبر انقلاب در دیدار هفته دولت با شما به یک شاخص مهم دیگر هم اشاره کردند و فرمودند:
"ما خوشبختانه براى اعتقاد درست و براى آنچه که باید آن را حق دانست، دچار ابهام و سردرگمى نیستیم؛ علاوه بر منابع اسلامى - که حالا ممکن است از منابع اسلامى، افراد گوناگونى تلقّىهاى مختلفى داشته باشند - ما مجموعه رهنمودهاى امام بزرگوار را داریم؛ امام، مورد اعتقاد و قبول و اذعان همه ما است. خب، مجموعه بیانات امام، مجموعه موضعگیرىهاى امام، مجموعه رهنمودهاى امام در اختیار ما است. این شد آن شاخص؛ به این باید اعتقاد داشته باشیم؛ بر طبق این باید عمل بکنیم؛ در موارد اشتباه، به این شاخص اصلى مراجعه بکنیم؛ این می شود سلامت اعتقادى. اصول و ارزش هاى انقلاب هم همینهاست."
وامام امت فرمود : "انشاءاللّه ما نخواهیم گذاشت از کعبه و حج، این منبر بزرگی که بر بلندای بام انسانیت باید صدای مظلومان را به هم? عالم منعکس سازد و آوای توحید را طنین اندازد، صدای سازش با امریکا و شوروی و کفر و شرک نواخته شود و از خدا میخواهیم که این قدرت را به ما ارزانی دارد که نه تنها از کعب? مسلمین، که از کلیساهای جهان نیز ناقوس مرگ امریکا و شوروی را به صدا درآوریم.
اما خطاب به همه عزیزانی که در طول 34 سال گذشته بابت برند انقلابی "مقاوکت در برابر آمریکا" هزینه داده اند می گویم که با رصد کردن اوضاع و احوال داخلی و بین المللی تمام حواس خود را به رهنمودها و نقشه راهی متمرکز کنند که توسط امام خامنه ای تبیین می شود. ما نباید از یاد ببریم که اشتباهات یک مسئول اولا با فرصت جبران از سوی او مواجه است و ثانیا هر کس از آرمان ها و اصولی که صدها هزار شهید برای آن هزینه شده،عدول کند بی شک هزینه آن را خواهد پرداخت.
به آقای اوباما هم توصیه می کنم که به چند دقیقه مکالمه تلفنی با یک مسئول ایرانی دلخوش نکند بلکه برای این که بداند نظام جمهوری اسلامی چه تعاملی با او خواهد کرد، کافی است به بیانات همین چند روز و چند ماه اخیر رهبری معظم انقلاب مراجعه کند و تصمیم خود را برای آینده بگیرد.
در آخر از دستگاه قضایی می خواهم تا سریعتر در خصوص پرونده مهدی هاشمی تعیین تکلیف کند. ادعای نقصان پرونده تا کی باید ادامه یابد؟ مردم سئوال می کنند که چرا اصول 19 و 20 قانون اساسی که می گوید همه در برابر قانون برابرند و هیچ نژادی بر دیگری برتر نیست، اعمال نمی شود؟ آیا با نقصان پرونده فرزند یک کشاورز یا کارمند یا کارگر هم همینطور مماشات می شد.