شهریار زرشناس در درسگفتار نقد ایدئولوژیهای مدرن: کسانی که از سال 68 ما را به سمت سرمایهداری بردند امروز باید پاسخگوی مشکلات باشند/ اگر حافظه تاریخی داشتیم، به کسانی رای نمیدادیم که هشت سال قبل از دست آنها و مشکلاتی که در کشور ایجاد کرده بودند فرار کردیم.
به گزارش نسیم» شهریار زرشناس، عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در این جلسه از سلسله درس گفتارهای نقد ایدئولوژی های مدرن گفت: مارکس نقطه اتصال علوم انسانی و عالم مدرن است. این را باید در نظر داشته باشیم که علوم انسانی شاخه از علم مدرن است که از قرن هجدهم میلادی نطفه آن پی ریزی شد. موضوع علوم انسانی ، انسان نیست بلکه امور انسانی است. هسته مرکزی علوم انسانی، علوم اجتماعی است زیرا در عالم مدرن، انسان در نسبتی که با سوسایتی برقرار می کند تعریف می شود بنا بر این هر یک از حوزه های علوم انسانی یکی از نسبت های انسان با سوسایتی است. فردانگاری در ذات مدرنیته است به همه خاطر ایدئولوژی های جمع انگار در این این عالم شکست می خورند البته مدرنیته معادل فردانگاری نیست و در مواقع بحرانی نیز ممکن است از ایدئولوژی های جمع انگار برای نجات مدرنیته استفاده شود.
این استاد هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، ریشه بحران های امروز دنیا را نظام سرمایه داری دانست و گفت: مارکس سعی کرد سرمایه داری را به عنوان اصلی ترین عامل بحران های دنیا آنالیز کند در قرن 19 تمام غرب و کشورهای غرب زد همگی اسیر سرمایه داری شده بودند و مارکس نیز سعی کرد همین موضوع را به عنوان قلب غرب مورد بررسی قرار دهد.
زرشناس ضمن انتقاد شدید از پایه گذاران سیستم سرمایه داری شبه مدرن در ایران بیان داشت: خیانت بسیاری از روشنفکران ما، طراحی سیستم سرمایه داری شبه مدرن در ایران بود. این سیستم مدام بحران ایجاد کرد و برای رفع این بحران ها نیز نسخه های غلطی که درد را بیشتر می کرد تجویز می شد. بعد از سال 57 هم عده ای ناآگاه و عده ای خائن، این سیستم سرمایه داری را ادامه دادند. اشکال این جا است که بعد از سال 68 باز به سمت ریل سرمایه داری برگتشیم و کسانی که آن کار را کردند باید امروز پاسخگو باشند؛ همان هایی که امروز بر سر کار آمده اند و شعار تدبیر و امید می دهند.
وی افزود: اگر حافظه تاریخی داشتیم، به کسانی رای نمی دادیم که هشت سال قبل از دست آنها و مشکلاتی که در کشور ایجاد کرده بودند فرار کردیم و امروز دوباره دولت را در دست نمی گرفتند.
مارکسیسم و ماتریالیسم
زرشناس در ادامه سخنانش به سرفصل اصلی کلاس، یعنی معرفی و نقد مارکسیسم پرداخت و گفت: آن چه که در مارکسیسم مهم است به هیچ وجه بحث فلسفی این ایدئولوژی نیست. مسائل مهم مارکس اقتصاد و جامعه شناسی است. در این جلسه و جلسه بعد به بحث مختصات مارکسیسم به عنوان یک ایدئولوژی می پردازیم.
این استاد دانشگاه، مختصات مارکسیسم به عنوان یک ایدئولوژی را سه موضوع دانست و در تبیین آنها گفت:
بیان فلسفی ماتریالیستی دیالکتیکی ، ماتریالیسم تاریخی به عنوان مبنای فلسفه تاریخ و تعریف انسان به عنوان حیوان اقتصادی مختصات اصلی مارکسیسم به عنوان یک ایدئولوژی هستند.
زرشناس سپس به تبیین مفهوم مارتیالیسم پرداخت و گفت: مارتیالیست های شاخه ای از آتئیست ها هستند که معتقدند وجود یعنی ماده و اساسا هیچ اعتقادی به مسائل غیرمادی ندارند. وجه دیگر ماتریالیسم این است که معتقدند آن چه که اصل است اقتصاد است و انسان بیش از هر چیز به دنبال غذا، پوشاک و سر پناه است، بنا بر این انسان ها چون باید زنده بمانند باید تولید کنند و برای این تولید نیز در تعامل با دیگران قرار می گیرند و همین مناسبتان تولید، محوری می شود.
وی با نقد این دیدگاه مارکس بیان داشت: در نقد این اندیشه باید بگوییم که چگونگی تعامل انسان با دیگران بستگی به نوع نگرش فرد به جهان، خدا و ... دارد. در واقع مارکس به ماهیت انسان ها توجه نمی کند. نوع مناسبات تولیدی انسان های موحد، ایثارگر و ... با مناسباتی که بین افراد مشرک و خودخواه و ... وجود دارد، متفاوت است.
زرشناس افزود: مارکس در سال 1848 برای انسان سرشت و طبیعیت قائل است اما بعد از آن به گونه ای دیگر سخن می گوید و مناسبات تولیدی را عامل تغییر سرشت انسان ها می داند. مارکسیست های کلاسیک روسی به مارکس پیش از سال 1848 اهمیتی نمی دهند و این سخنان را تحت عنوان اشتباهات ایده آلیستی مارکس جوان می نامند اما برخی این دیدگاه ها را محور می دانند و به آن می پردازند.
دیالکتیک
این نویسنده در ادامه به تبیین مفهوم دیالکتیک پرداخت و گفت: دیالکتیک تاریخچه ای طولانی دارد و معانی مختلفی برای آن در طول تاریخ ذکر شده است از لحاظ لغوی به معنای جدل و گفتگو است.
وی افزود: در عالم یونانی، سیاستمدار آدم های برابری بودند که در بی نیازی اقتصادی برابر بودند و تلاش می کردند که از طریق دیالوگ به کشف حقیقت (لوگوس) نائل شوند و جامعه را اداره کنند. سقراط این راه کشف حقیقت را دیالکتیک می نامد.
زرشناس در پایان این جلسه گفت: افلاطون، معنای دیالکتیک را عوض می کند و می گوید دیالکتیک سیری است که انسانفیلسوف تربیت می شود و حقایق مثالی را می بیند و بشر را به آن هدایت می کند.
گفتنی است سلسله درس گفتارهای نقد ایدئولوژی های مدرن، یکشنبه هر هفته به همت کانون اندیشه جوان با تدریس شهریار زرشناس برگزار می شود.