به گزارش جهان ، در بخشی از خاطرات آیت الله هاشمی رفسنجانی که در کتاب « سازندگی و شکوفایی» مربوط به رویدادها و وقایع سال 1370، در مورد فرزندانشان آمده است:
8فروردین: محسن ومهدی به همراه تیم وزارت نفت، برای بررسی وضعیت صنعت نفت وچاه های نفت کویت که در حال سوختن بود وفرایند کمک رسانی و بازسازی وهمچنین نحوه خاموش کردن چاه ها، به کویت رفته اند.
15فروردین: یاسر از مدینه تلفن کرد. از سفر عمره اظهار رضایت کرد.
16فروردین: یاسر از عربستان رسید. شرحی از سفرش داد. شناخته شده بود و با فهد شاه عربستان ملاقات داشته است.
26فروردین: محسن برای سفربه کره جنوبی جهت بازدید از صنایع سنگین و واگن سازی آمد، مذاکره کردیم.
28فروردین: برای پرواز به سوی استان فارس به فرودگاه رفتیم. عفت، فاطی، مهدی، فرشته ها وبچه ها وبعضی از بستگان هم بودند.
3اردیبهشت: محسن آمد. گزارش سفربه کره جنوبی را داد؛ تحت تاثیر صنایع کره قرارگرفته است.
7اردیبهشت: عازم سفربه سوریه هستیم. . . عفت، فاطی، سعید لاهوتی، فرشته و نوه ها همراه مان بودند. یاسر، مهدی، اعظم و محسن نیامدند.
27 اردیبهشت: محسن آمد و گزارشی ازسفر به پاکستان به همراه وزیر نفت داد.
14خرداد: ساعت ده صبح با هلی کوپتر به مرقد امام رفتیم. عفت هم آمد. . . فائزه به شمال رفته، محسن هم به سوی شمال رفته بود که به خاطر شلوغی جاده برگشته است.
23خرداد: ظهر عفت وفاطی و یاسر و سارا و علی آمدند. ناهار را با من خوردند و از آنجا برای سفر به لیبی، عازم فرودگاه بودند. درهمان لحظه، ساعت دوبعداز ظهر خوابم برد. وقتی که بیدارشدم نبودند؛ دلگیرشدم.
29خرداد: ساعت هفت ونیم صبح به فرودگاه مهرآباد رسیدیم. مهدی ویاسر هم با من بودند… به سوی نوشهر پرواز کردیم.
15مرداد: عصربه خانه آمدم. فائزه از کره شمالی برگشته وراضی است. با اقای کیم ایل سونگ، رهبرکره شمالی ملاقات کرده و او ضیافت نهار به هیات ایرانی داده است.
25 مرداد: محسن آمد درباره سفر به کشورهای جنوب خلیج فارس سئوال کرد. همراه آقای آقازاده، وزیر نفت، پیام من را برای سران این کشورها می برند.
9شهریور: مهدی از سفر استرالیا و زلاندنو آمد و گزارشی از سفر داد.
11مهر: به سوی دشت مغان پرواز کردیم. چندنفر از وزیران، معاونان ونمایندگان و مهدی، عفت، فاطی و فرشته همراه بودند.
17 آذر: ساعت هفت و ربع صبح، همراه عفت و یاسر و فاطی و علی و سید علی مرعشی وخانم عباسی به سوی فرودگاه حرکت کردیم… ساعت هشت ونیم صبح به سوی داکار پرواز کردیم.
20 آذر: عفت امروزناهار هم مهمان خانم رییس جمهور سنگال بود… از مسجد شیعیان بازدید کرده که نامرتب وکثیف دیده و بازار سنگال را هم کثف دیده است. فاطی وفائزه هم از بازار صنایع بازدید کرده بودند و فائزه از یک مدرسه ورزشی ویاسر هم د رسفر طوبی با من بود.
23 آذر: آقای بشیر رییس جمهور سودان تقریبا از هیات جدا نمی شود. اقامتگاه، کنار منزل شخصی اوست. فائزه ویاسر امروز به مکه رفتند.
6دی: فائزه به مشهد رفته بود. یاسرهم برای اسکی به دیزین رفته است.
26دی: برای استراحت به محل سد لتیان رفتیم. مغرب رسیدیم وتا آخرشب، بعضی از بچه ها هم رسیدند. عفت و اقدس خانم، خواهرش قبل از من رسیده بودند.
27دی: دوسه ساعت درمحوطه بازجلوی ساختمان {در سد لتیان} ، بابچه ها بابرف، بهمن های بزرگ درست کردیم وتا لب سد، غلطاندیم.
29 اسفند: فاطی از باکو در اذربایجان شوروی، تلفنی تماس گرفت.
30اسفند: فاطی و بچه هایش در آذربایجان هستند. فائزه هم به کیش رفته است… بافرشته و مهدی، تلفنی صحبت کردم، از وضع شان در استرالیا راضی اند. ریس دپارتمان که او را شناخته است، پیشنهاد داده برای بازدید ازکارخانجات مربوط به رشته اش، به کتنتدا یا آمریکابروند. گفتم به شرط ناشناس ماندن بپذیرد.