92/7/17
1:25 ع
این روزها مرتب برای رسیدن به خواسته های حزبی از امام هزینه میکنند.نقل قول هایی از امام می کنند که نه صوتی ونه فیلمی ونه دست نوشته ایی از امام راحل دراین باره وجود دارد.بلکه برعکس ، امام برخلاف ادعایی که اینها منتسب به امام راحل میکنند حرف زده است.........
اما بحث اینجاست اگر شما کارگزاران سازندگی به رهبری هاشمی رفسنجانی و اصلاح طلب ها خواهان حذف شعار مرگ بر آمریکا هستید چرا امام حاضر را ول کرده وبه امام راحل چسبیده ایید؟
مگر اقایان هاشمی وخاتمی فراموش کرده اند که همین چندمدت بیش با کمک توپخانه رسانه ایی خود اعلام کردند خیلی حرف های امام مضطر زمان خودش بوده و کاربردی در حال حاضر ندارد؟
اگر کسی خواهان انجام یک رویداد یا حذف یک شعار ویا نظری درباره روابط با امریکا وحذف شعارهای مربوطه است ، بهتر است سراغ امام راحل نروند درصورتی که امام حاضر روحی فدا ، بر مسند ولایت نشسته اند .....
آیا سراغ نگرفتن از امام حاضر روفتن سراغ راحل ان هم نسبت دروغ دادن به ایشان نوعی دهن کجی به امام حاضر نیست؟
مگر شما خودرا پیرو ولایت نمیدانید؟ پس چرا ولی حاضر را فراموش میکنید و ....؟
92/7/17
1:10 ع
مشرق- بر خلاف سرعت بالای رئیسجمهور در معرفی اعضای کابینه به مجلس و با گذشت نزدیک به دو ماه از شروع به کار دولت یازدهم، روز گذشته دکتر روحانی در حکمی شهیندخت مولاوردی را به سمت «معاون رییسجمهور در امور زنان و خانواده» منصوب کرد.
به گفته اعضای مرکز امور زنان و خانواده، کارگروه زنان رئیسجمهور یازدهم برای انتخاب گزینه پیشنهادی معاونت امور زنان در هفته های اخیر جلسات متعددی را با گروههای مختلف زنان برگزار کرده و از برخی نیز درخواست برنامه داشته است و از همه اقشار زنان فعال دعوت به عمل آمد ولی در عین ناباوری شهیندخت مولاوردی از جمله اعضای حزب منحله مشارکت به عنوان گزینه نهایی انتخاب شد و دولت اعتدالگرا و شایسته سالار کلید ساختمان نوفل لوشاتو را به او تحویل داد.
بنابراین، از این پس شهیندخت مولاوردی سکاندار مرکزی خواهد بود که به عنوان یک مرجع تصمیمگیری و موتور محرکی برای انجام امور مربوط به زنان و خانواده معرفی میشود.
خت مولاوردی از جمله اعضای حزب منحله مشارکت است که یادداشت ها و مقالات او در سایتهای وابسته به عناصر ملی - مذهبی با رویکردی کاملا فمنیستی به رشته تحریر در آمده است.
وی در دوران ریاست جمهوری خاتمی، مدیر ارتباطات بین الملل مرکز امور مشارکت زنان ریاست جمهوری بوده? است و نام او در میان اعضای انجمن زنان اصلاح طلب و همچنین ائتلاف اسلامی زنان نیز به چشم میخورد.
او در وبلاگ شخصیاش، خود را اینگونه معرفی میکند: «در شهر خوی متولد شدم. کودکی و نوجوانیام را در آن شهر و چندسالی در شهر سردشت گذراندم. از سال 1363 که در دوره کارشناسی حقوق دانشگاه شهید بهشتی پذیرفته شدم تاکنون ساکن تهران هستم. انتخاب موضوع مرتبط با مسایل زنان برای پایان نامه آن دوره - بررسی اقدامات بین المللی مقابله با خشونت علیه زنان - افق جدیدی پیش روی من گشود و با آن پا در وادی بی انتهایی نهادم که پشت سرگذاشتن آن جز با پایان عمر میسر نیست.»
مولاوردی در دوران هشت ساله اصلاحات و پس از آن برای ارتقاء جایگاه و حقوق زنان بر اساس آموزههای فمینیسم و برابری جنسیتی فعالیتهای زیادی داشته است.
اعتراض مولاوردی به کابینه پیشنهادی روحانی
شهیندخت مولاوردی دبیر کل جمعیت دفاع از حقوق بشر زنان و عضو ائتلاف اسلامی زنان در جلسه با حضور خبرنگاران و با محوریت عدم حضور زنان در کابینه دولت آقای روحانی، میگوید: «دیوارهایی برای ورود زنان به سیاست قد برافراشته اند که مانع ورود آنها به دروازه قدرت میشود.» وی در ادامه تاکید میکند: «از دیرباز سیاست را قلمرو مردان میدانستند، برای همین آنان امکانات ، قدرت و ثروت را در اختیار دارند.»
مولاوردی با انتقاد از انتصابهای حجت الاسلام حسن روحانی و قرار نداشتن وزیر زن در کابینه دولت یازدهم عنوان میکند: سهم زنان در لیست 33 نفره دولت یازدهم صفر است، چرا به زنان اعتماد نمیکنند و تناسب رشته با پست مدیریتی را به زبان میآورند، در حالی که یک پزشک اطفال 16 سال وزیر امورخارجه کشور بوده است.
چانهزنی معصومه ابتکار برای انتخاب شهیندخت مولاوردی
پس از فراز و نشیبهای زیاد در بررسی گزینه های مطرح برای سمت «معاون رییسجمهور در امور زنان و خانواده» زمزمههایی از تلاش های معصومه ابتکار برای انتخاب مولاوردی به گوش رسید به طوری که پایگاه خبری-تحلیلی خانواده و زنان نوشت: «خبرها از انتصاب نهایی رئیسجمهور برای پست «معاون رییسجمهور در امور زنان و خانواده» میدهد. ظاهراً تلاشهای مصرانه معصومه ابتکار به نمایندگی از جریانات اصلاحطلب برای معرفی شهیندخت مولاوردی و متقاعد کردن رئیسجمهور برای این انتخاب، موفقیتآمیز بوده است و او تا چند روز آینده معرفی خواهد شد.»
این پایگاه اطلاع رسانی با انتقاد از احتمال انتخاب شهیندخت مولاوردی، نوشت: «او از چهرههای اصلاحطلب فعال در حوزه زنان است که تلاشهای بسیاری را در دوران هشت ساله اصلاحات و پس از آن برای ارتقاء جایگاه و حقوق زنان براساس آموزههای فمینیسم اسلامی و برابری جنسیتی داشته است.»
در ادامه این خبر آمده است: ایشان را نمیتوان نماینده رویکرد اعتدالگرایی در این حیطه دانست.
مقاله فمینیستی در سایت ملی - مذهبی
وی طی مقالهای تحت عنوان "در دفاع از ارتقای سطح تشکیلات زنان" در سایت ملی-مذهبی نوشته است: «مشارکت فعال زنان و کنترل آنان بر منابع باید همپای مردان و نه جدای از آنان دیده شود. رسیدن به این وضعیت نیازمند توانمندی زنان است و این میسر نمیشود، مگر آن که یک رویکرد و یک دیدگاه متناسب باشرایط و اقتضائات موجود اتخاذ شود و اینکه به زنان به چشم موجودی وابسته، طفیلی، درجه دو، ضعیف، مطیع و فرمانبر محض،دائم الحمایه،آسیب پذیر،در زمره صغار و محجورین و واجب النفقه مادام العمر (نفقه بگیر پدر و شوهر یا نفقه بگیر دولت) نگاه نشود و نگاه به زنان نگاه سرمایه ای و انسانی باشد.»
شهیندخت مولاوردی همصدا با مادر ندا آقا سلطان!
وی در تاریخ پنجشنبه 8 مرداد 1388 زیر بیانیهای اعتراضی را امضا کرده است، که در آن آشوبگران خیابانی افرادی صلحجو خوانده شدهاند و آشوبهای غیرقانونی پس از انتخابات را کاملا مسالمتآمیز و قانونی معرفی کردهاند، در بخشی از این بیانیه که امضای شهیندخت مولاوردی نیز پای آن دیده میشود، آمده است: «آنان را که سخن از صلح و آرامش و برابری زده اند به جرم آشوب به بند میکشند. کسانی را که با سکوت ، سخن گفته اند دهان می درند و آنان را که در جستجوی عدالت چشم چرخانده اند، نگاه می کشند.»
در ادامه این بیانیه فعالان جنبش زنان خود را در صف اول صفآراییهای خیابانی پس از انتخابات معرفی کرده اند، به طوری که در بخش دیگری از این بیانیه آمده است: «فعالان جنبش زنان از روزهای نخست اعتراضهای مدنی مردمی به روند نتایج انتخابات، در کنار مردم و همصدا با آنها از حق خود سخن گفته اند. آنها در دل رودخانه هایی که در خیابانها به حرکت در می آمد حضور داشتند. هم در قلب خیابانها بودند و هم مثل همه خشونتها قربانی ردیف نخست! آنها همصدا با مادر ندا ضجه زدند.»
دفاع از شبهه «تقلب» و «عدم صحت انتخابات» در سال 1392
شهیندخت مولاوردی که از مدعیان تقلب در انتخابات 88 بوده است و به گفته خود در صف اول صفآراییهای خیابانی و آشوبهای پس از انتخابات قرار داشته است، از جمله نویسندگان نامه به خاتمی در آستانه انتخابات ریاست جمهوری یازدهم است که با ادعای دفاع از شبهه افکنی در انتخابات 88، از وی به عنوان نماد اخلاق و قانونگرایی، اعتدال و میانه روی نام میبرند.
در بخشی از این نامه که در تاریخ 1392/02/03 نوشته شده است با تاکید بر شبههدار بودن انتخابات سال 88 آمده است : «علی رغم همه شبهه ها و خاطرات در مورد نحوه برگزاری انتخابات قبلی، اینک گمان ما این است که هزینه انتخابات ریاست جمهوری سال 88 آن قدر سنگین بوده است که...»
آیا گزینه مطرحشده در راستای اعتدال است؟
حال باید پرسید، حجت الاسلام حسن روحانی که از همان ابتدا با شعار تدبیر و امید به صحنه انتخابات وارد شد و پس از اینکه توانست رأی 51 درصدی مردم را از آن خود کند، از تشکیل دولت اعتدال به مردم خبر داده بود آیا چنین انتخابی را مصداق اعتدال و اعتدالگرایی میداند؟
چگونه شهیندخت مولاوردی با چنین پیشینه و سوابقی میتواند در حوزه زنان، اعتدال را خط مشی خود قرار داده و در عین حال مسائل زنان را به حاشیه نبرد؟
آیا انتصاب شهیندخت مولاوردی با چنین سوابق مبرهنی به عنوان «معاون رییسجمهور در امور زنان و خانواده» از جمله اقدامات دور از افراط و تفریط به حساب میآید؟
آیا انتخاب چنین گزینههایی، شایسته سالاری دولت یازدهم را زیر سوال نمی برد؟ آیا گزینه انتخاب شده با شعارهای دکتر روحانی همخوانی دارند؟
92/7/14
1:23 ع
چند شغله بودن مدیران دولتی مساله ای بود که لقب ابوالمشاغل را در دولت نهم به غلامحسین الهام اختصاص داد، ولی این لقب ظاهرا در دولت احمدی نژاد باقی نمانده و به دولت تدبیر و امید نیز خواهد رسید.
92/7/11
12:53 ع
خاتمی بدون اسم بردن از جرج سوروس گفت نه او را دیده و نه صحبتی با او کرده است.وی مصاحبهای با نشریه اندیشه پویا کرده که ضمن آن میگوید: «به دروغ مینویسند فلانی برای ایران نسخه نوشته و با خاتمی مذاکره کردهئ که بیاید آن را در ایران پیاده کند. میگویند میخواهم نسخه کسی را در ایران اجرا کنم که نه او را دیدهام و نه با او صحبت کردهام! من برای این انقلاب خون دل خوردهام. من روحانیام. سابقهام در انقلاب مشخص است. من میخواهم جمهوری اسلامی الگو باشد تا مسلمان و غیرمسلمان آن بگویند من میتوانم در اینجا زندگی کنم، کار کنم و پیشرفت داشته باشم. من میخواهم حقوق بشر، روابط مطلوب با جهان، توسعه، زندگی آبرومند و امن در ایران تضمین شود.»هر چند خاتمی از سوروس اسم نبرده اما رسانههای حامی وی منظور وی را (جرج سوروس) معرفی کردهاند.محمد خاتمی در حالی مدعی شد نه جرج سوروس یهودی را دیده و نه با او صحبت کرده است که اسناد و اخبار و شواهد زیادی از این دیدار منتشر شده است.به گزارش «دانا»، چند سال است که اخبار متعدد از این دیدار و حواشی آن منتشر میشود. حتی زمانی که در سال 88 خبری مربوط به مشروح مذاکرات 3 سال پیشتر خاتمی و جرج سوروس به نقل از سوروس در جلسهای که به مناسبت سالگرد 11 سپتامبر در هتل بینالمللی ترامپ (Trump Internationl Hotel) نیویورک و در جمع مدیران و فعالان تعدادی از سازمانهای غیردولتی آمریکا واکنش شتابزده دفتر خاتمی و رسانههای حامی وی را در پی داشت.
پایگاه خبری نیوزمکس درباره دیدار خاتمی با جرج سوروس که طی یک شام خصوصی صورت گرفته است مینویسد: «جرج سوروس، این هفته در بوستون در یک شام خصوصی با محمد خاتمی، رئیسجمهور سابق ایران، یک «معامله بزرگ» را مورد بحث قرار داد؛ این خبر را پنجشنبه، منابع متعددی به نیوزمکس گفتند.»تیمرمن موسس بنیاد دموکراسی برای ایران است که خود نیز مدیر اجرایی آن بود. وی که از نیروهای بخش پژوهشی سازمان جاسوسی آمریکا (سیا) است، با موسسه آمریکن اینترپرایز و همچنین پروژه قرن جدید برای آمریکا نیز همکاری دارد. تیمرمن در تاریخ 15 سپتامبر 2006 با اشاره به موضوع هستهای ایران و بررسی پیشنهادهایی برای چگونگی توقف ایران هستهای از دیدار محرمانه سوروس و خاتمی در یک ضیافت شام خبر داده و نوشته بود: همزمان و کمتر از یک مایل دورتر از محل گفتوگوی پهلوی با سانتوروم و مارتینز در سنای آمریکا، جرج سوروس و سایر مخالفان دولت بوش در هتل هایت گردهم آمده بودند تا تعامل دولت با تهران را خواستار شوند.
طبق این گزارش برخی مقامات به نیوزمکس گفتند سوروس در همین هفته و در یک مراسم خصوصی صرف شام در بوستون، درباره این معامله بزرگ با محمد خاتمی رئیسجمهوری سابق ایران گفتوگو کرد. یک ایرانی که در آن مراسم شام حضور داشت، گفت: خاتمی به ما گفت که آمریکا باید مذاکره با ایران را آغاز کند.
92/7/11
12:51 ع
باورم نمیشد که با شیطان بزرگ اینقدر رفیق باشند!
سفیر سابق آمریکا در عراق و افغانستان از شدت علاقه برخی دیپلماتهای ایرانی برای همکاری با آمریکا در سال 80 شگفتزده شده بود.
وبسایت بیبیسی فارسی ضمن مرور برخی همکاریهای امنیتی اصلاحطلبان با آمریکا در دهه گذشته نوشت: در آبان سال 88 رایان کراکر سفیر سابق آمریکا در عراق و افغانستان در خاطرات خود نوشت یک هفته پس از حملات یازده سپتامبر در سال 1380 و در جریان مذاکرات ژنو با چند دیپلمات ایرانی، مذاکراتی درباره حمله به افغانستان داشته است.کراکر نوشته بود. «من واقعا از هویت طرفهای ایرانی خود متعجب شده بودم. دو نفر از سه نفرشان در آمریکا درس خوانده بودند و ما در وقت تنفس راجع به فوتبال دانشگاه یو.سی.ال.ای حرف میزدیم.»
کراکر افزوده بود: «آنچه که برایم جالبتر از همه بود، اشتیاق آنان نسبت به اعزام نیروهای آمریکا (همان «شیطان بزرگ») به حیاط خلوت ایران یعنی افغانستان بود.
اوایل اکتبر، یعنی تقریبا یک ماه پس از حملات 11 سپتامبر، ما پشت میز یکی از سالنهای کنفرانس سازمان ملل نشسته بودیم و در مورد ساختار پارلمان بعد از طالبان صحبت میکردیم. یکی از دیپلماتهای ایرانی رفته رفته به تنگ آمد و سرانجام سرپا ایستاد و تقریبا با فریاد گفت که ما نباید در مورد «چه باید باشد» صحبت کنیم. تا زمانی که رژیم کنونی - در افغانستان - بر سر کار است، هیچ کدام از این حرفها سودی ندارد. سپس او اتاق را ترک کرد. بمباران افغانستان توسط آمریکا چند روز بعد آغاز شد.»یادآور میشود دولت آمریکا پاداش این همکاری کمسابقه را با اعطای عنوان اهانتآمیز «محور شرارت» به ایران جبران کرد. بعدها رئیس دولت اصلاحات و وزیر خارجه از این ناسپاسی آمریکا ابراز گلایه کردند.
92/7/10
12:30 ع
دولتی که گفتگو با دشمن درجه یک این کشور را لازم دیده باید به پاسخگویی به مردم خود نیز ملتزم باشد
بسم الله الرحمن الرحیم
وَلَن تَرْضَى عَنکَ الْیَهُودُ وَلَا النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ ? قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّـهِ هُوَ الْهُدَى ? وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُم بَعْدَ الَّذِی جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ ? مَا لَکَ مِنَ اللَّـهِ مِن وَلِیٍّ وَلَا نَصِیرٍ.
سوره مبارکه بقره / 120
در روزهای گذشته مواضع گوناگونی له و علیه اتفاقات رخ داده در نیویورک مطرح شده است. با توجه به اقدامات دولت در عرصه سیاست خارجی و آخرین مواضع موذیانه و طلبکارانه دولتمردان امریکایی، مجمع مطالبه مردمی مشهد مقدس بر خود لازم میداند با طرح چند سؤال، از ریاست محترم جمهور و دستگاه دیپلماسی کشور بخواهد به تبیین شفاف مسائل پرداخته و با حضور در یکی از دانشگاههای کشور، به دور از هیاهو و در جمع نخبگان سیاسی انتقادات وارد شده را پاسخ دهند. قطعاً دولتی که گفتگوهایی آن چنان با دشمن درجه یک این کشور را لازم دیده است، به پاسخگویی منصفانه به مردم خود نیز معتقد و ملتزم خواهد بود.
1- درحالی که عدهای ساده اندیشانه مشکل ایران و امریکا را تا حد یک سوء تفاهم تاریخی یا سیاسی تقلیل میدهند، لازم است دستگاه دیپلماسی کشور به جای تبیینهای صوری و پرداختن به حواشی، چشم انداز نهایی ایران و امریکا در حوزه تعاملات بین المللی خود را تحلیل کرده و توضیح دهد گامهای فعلی دو کشور چه نسبتی با این چشم انداز کلی دارند. تحلیلی که میکوشد از مسئله سرنوشت سازی مانند استقلال علمی و فناوری کشور یا تقابل بر سر مشروعیت رژیم صهیونیستی با ساده سازی عبور کند، یا درکی از سیاست خارجی ندارد یا خود را به تغافل میزند. و دولت باید در مقابل، تحلیل دقیق خود از مبانی و آرمانهای سیاست خارجی ایالات متحده امریکا و جمهوری اسلامی ایران را ارائه کرده و توضیح دهد تقابل امریکا با ایران مبتنی بر چه مسائل و نقاط تعارضی است؟ مسیری که دولت برای مذاکرات پیش رو طراحی کرده آیا با لحاظ کردن این واقعیت بوده است که امریکاییها جز به وابستگی ایران و تسلیم ما در عرصه جهانی راضی نبوده و نیستند؟ یا گمان کردهاید امریکا آرمانها و اصول خود در سیاست خارجی را فراموش خواهد کرد؟!
2- مهم نیست نام آنچه در نیویورک انجام شده مذاکره بوده است یا نه. و مساله اصلی این نیست که تقاضای تماس از کدام طرف بوده. مهمترین مساله، این است که گفتگویی بیسابقه انجام شده و امریکا نتیجه مطلوب خود از این گفتگو یعنی شکستن هیمنه مقاومت ایران در اذهان جهانیان و مشروعیت بخشی به خود را به دست آورده. دولت یازدهم که سیاست خارجی را عرصه بده و بستان و نه کلی گویی و شعار میداند، باید توضیح دهد با شکستن این خط قرمز 35 ساله، چه دستاورد گرانبهایی به دست آورد که بدون آن به دست آوردنی نبود؟ و اگر امریکا پس از گرفتن این امتیاز بزرگ، مثل همیشه در انجام وعدههای توخالی خود خلف وعده کند، دولت چگونه میتواند این شکست را به بازی برد-برد مورد ادعای خود تبدیل کند؟ آیا در مذاکرات بعدی، شاهد تکرار تجربه سعدآباد خواهیم بود و همان گونه که غربیها به تعبیر خودشان میوه حمله به عراق را در سعدآباد چیدند، قرار است میوه فشار به خط جهانی مقاومت را در این گفتگوها بچینند؟ در حالی که انگلیس اعلام کرده است برای برقراری مجدد رابطه با ایران خسارت تعطیلی سفارت انگلیس در ایران را میگیرد، آیا دستگاه دیپلماسی کشور نیز قصد دارد خسارتهای تحمیل شده توسط انگلیس را بگیرد؟ و آیا دست کم عزمی برای بیان جنایتهای انگلیس از جنگ جهانی و تحمیل هولوکاست ایرانی و قحطیهای مرگ بار در کشور گرفته تا تسلیح و تقویت صدام و فتنه گران داخلی و... دارد؟
3- عدم مدیریت فضای رسانهای و افکار عمومی از مصادیق بارز بیتدبیری است. در حالی که دولت هنوز نتوانسته توضیح دقیقی درباره محتوای گفتگوهای انجام شده بدهد، اوباما به تشریح و حتی تفسیر این مذاکرات پرداخته و تحریمها را عامل تن دادن ایران به گفتگوها میخواند. گفتگوی دو رئیس جمهور در فرودگاه این فرصت را برای اوباما ایجاد کرد که بلافاصله ابتکار عمل خبری و رسانهای را به دست گیرد و ایران را در موضع انفعال قرار دهد. چه ضرورتی داشت این گفتگو که به طور یکجانبه منافع معنوی و رسانهای امریکا را تامین کرد، در آن شرایط اضطراری و در آستانه سفر بازگشت دولتمردان ایرانی انجام شود؟ اگر ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران این گفتگو را به شرایطی موکول میکردند که توان مدیریت امواج رسانهای آن را در سطح جهان داشته باشند چه مشکلی پیش میآمد؟
4- بحث کلی رهبر معظم انقلاب درباره امکان مذاکره با امریکا و اصل نرمش قهرمانانه به این معنا نبوده است که این کار میتواند با هر شرایط و به هر شیوهای صورت پذیرد. تاکید ایشان، به روشنی بر اتخاذ تاکتیکهای فنی در چارچوب مبانی و مصالح کلی بوده است و البته به نظر میرسد تا این لحظه از بازی، دولتمردان امریکا به خوبی چنین درکی را در رفتار و مواضع اخیر خود نشان دادهاند. دولت یازدهم نیز باید توضیح دهد با چه منطق و طبق چه محاسبه سود و زیانی با این شتابزدگی به این گفتگوها تن داده است؟ بعلاوه دستگاه دیپلماسی کشور که به سخن صریح رهبری مبنی بر غیر قابل اعتماد بودن امریکاییها توجه نداشته است، چرا اصرار دارد همه رفتارهای خود را به اصل نرمش قهرمانانه مستند کند؟ نیروهای انقلابی دیری است که نه انتساب به رهبری، نه استناد کلی به سخنان ایشان و نه حمایت کلی رهبری از مسئولان را ملاک تبرئه آنان از خطاها و بینیازی آنان از انتقادات جدی و محکم نمیدانند. بنابراین بهتر است دولت به جای این همه خرج کردن از آبروی رهبری، رویکرد تبعیض طلبانه در تفسیر دیدگاه ایشان و گفتمان انقلاب اسلامی را کنار گذاشته و توضیح دهد هشدارها و ملاحظات تبیین شده توسط رهبر انقلاب اسلامی دربار? مذاکره با آمریکا را چگونه در عمل مورد توجه قرار داده است؟
5- آیا با دولتی تروریست که فرزندان ایران زمین را کشته و برای شکست انقلاب و براندازی نظام مستمراً نقشه کشیده و دلار هزینه کرده است، باید با لبخندهای دوستانه گفتگو کرد؟ اگر دولت تدبیر و امید قرار است همچون دوران اسبق مدیریت پرونده هستهای، بر اثر فشارهای پایان ناپذیر دشمن از منافع ملی کوتاه بیاید، لااقل نباید شأن دیپلماتیک خود را حفظ کند؟ آیا ذوقزدگی شدیدی که هم در رفتارهای دولتمردان و هم در رسانههای حامی دولت به چشم میخورد، بخشی ضروری از نرمش قهرمانانه است؟
6- دولت تدبیر و امید همواره کوشیده خود را در مسیر اعتدال نشان داده و از شتابزدگیها مبرا جلوه دهد. اکنون که تحریم معنوی امریکا از جواز گفتگو با ایران در شرایط خصمانه به راحتی شکسته شده و کشور در یک حرکت دفعی و درظرف دو ماه پس از استقرار دولت، از دستاورد 35 ساله سیاست خارجی خود –که ربطی به دولت قبلی هم نداشته- محروم شده است، باید تبیین شود که این افراط در شتابزدگی سیاسی ناشی از چیست و چگونه با شعار اعتدال قابل جمع است؟
7- یکی تفاوتهای اصلی ایران بعد از انقلاب با ایران قبل از انقلاب این بوده است که برای گشودن گرههای اصلی چشم انتظار ترحم یا حمایت قدرتهای بیرونی نمانده است. مرکز ثقل تدبیر در ایران اسلامی باید اتکا به مزیتهای درونی و ساخت مستحکم نظام باشد و نه اتکا به معادلاتی که دیگران برای ما رقم میزنند. دولت یازدهم باید توضیح دهد که چه تدبیری برای رفع وابستگی به نفت و احیای اقتصاد مقاومتی و درون زای کشور دارد و آیا مذاکرات با کشورهای غربی را در حاشیه این راه حلهای بنیادین میبیند یا برعکس؟ آیا شایعه انحلال معاونت علمی ریاست جمهوری صحیح است و در صورت صحت، آیا این اقدام لغزشگاهی به سوی سرکوب استعدادهای درونی اقتصادی و فناوری کشور در تکمیل مذاکرات نامنسجم خارجی نخواهد شد؟ اخیراً وزیر کار دولت یازدهم از تهدید وزیر نفت به استعفا به خاطر شرایط بد اقتصادی سخن گفته است. از آنجا که این تهدید شتابزده از چنین مدیر مجرب و دنیادیدهای بعید است، آیا نباید نگران بود که دولتمردان در عوض اجرای وظایف خود وارد بازیهای سیاسی برای ایجاد فشار روانی به نفع نوع خاصی از مذاکرات بین المللی شدهاند؟
و در پایان، سخنی با ریاست محترم سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران. توقع ما از رسانه ملی، پیشتازی و هوشمندی در نحوه اطلاع رسانی و نیز گفتمان سازی این تریبون بزرگ ملی است. چرا صداوسیما در حوزه اطلاع رسانی وقایع رخ داده، نسبت به رسانههای بیگانه منفعل و با تاخیر عمل کرده و از منطق واحد رسانهای برخوردار نیست؟ در حالی که شبکه بیبی سی به انعکاس اعتراضات داخلی علیه گفتگوهای نیویورک میپردازد، صداوسیمای جمهوری اسلامی ایرانگاه در گزارشهای تصنعی و دم دستی، سعی دارد همه مردم را موافق اقدامات دولت نشان دهد وگاه تناقضات رفتاری و گفتاری دولتمردان امریکایی را در حد محدودی منعکس میکند. از رسانه ملی توقع میرود لااقل سطح بحثهای کارشناسی را حفظ کند و در شرایطی که برخی سیاسی کاران در صدد ایجاد موجهای روانی و برچسب زنی به منتقدین هستند، از فرصتهایی چون مناظرات به شکل جدی برای انعکاس نگرشهای متفاوت در این موضوع استفاده کند.
کوتاه سخن اینکه ریاست محترم جمهور در اولین کنفرانس مطبوعاتی، به درستی خود را رئیس جمهور همه مردم معرفی کرده و قاعدتاً توجه دارند که حکومت داری با اداره یک شرکت سهامی متفاوت است. اخذ کمتر از 51 درصد آرا به این معنا نیست که دولت میتواند در مسائل سرنوشت ساز و گفتمانهای اصلی کشور و انقلاب، بدون اقناع حداکثری مردم دست به تصمیمات عجولانه و کم عمق بزند. شفاف کردن مسائل نه فقط برای جمعیت بیش از 49 درصدی دیگر، بلکه برای همه مردم ایران ضروری است. ابهام، بزرگترین فرصت برای بازی رسانهای دشمنان و نیز ذوقزدگان داخلی است و بر همین اساس دولت باید با اجتناب جدی از شکل دادن به فضای امنیتی علیه منتقدان خود –که اندک اندک در حال چهره نمودن از لابلای رسانههای دیکتاتورمآب مدعی روشنفکری است- به شفاف سازی تمام مذاکرات صورت گرفته و اقناع عمقی نخبگان و مردم درباره منطق رخدادهای جاری بپردازد. مجمع مطالبه مردمی مشهد مقدس ضمن محکوم کردن ادبیات سخیف برخی رسانههای ظاهراً حامی دولت و هشدار نسبت به عقب گرد به فضای امنیتی دوران سازندگی، منتظر پاسخ شفاف دولت یا نماینده رسمی آن به پیشنهاد مطروحه در صدر این بیانیه بود و تا 20 مهرماه پاسخهای منطقی دولت را در این خصوص رصد خواهد کرد.
92/7/9
11:10 ع
وزیر امور خارجه جناب ظریف در یک مصاحبه پخش زنده با شبکه آمریکایی ای بی سی نیوز ، بعد از سوال مجری درباره اینکه سایت رهبری هولوکاست را افسانه میداند ( صفحه سایت را به ظریف نشان می دهد) ظریف می گوید :
{ به کار رفتن اصطلاح «افسانه هولوکاست» در نسخه انگلیسی سایت مقام معظم رهبری ناشی از اشتباه در ترجمه بوده است! }
این سخن در حالی مطرح می شود که به جرات بنده معتقد هستم این حرف یک اهانت محسوب میشود . دراین جا شخص وزیر بجای پاسخی قاطع و محکم که در شان این ملت بزرگوار باشد ، از رهبری هزینه میکند و جوابی میدهد که جدای از هر تحلیل دیگری نشانه دور بودن فضای فکری و رفتاری این آقایان به ولایت امر مسلیمن امام خامنه ایی هست. مگر کیست که خبر نداشته باشد رضایت و خرسندی رهبری از حرکت شجاعانه دولت قبل بعد از تاکید رهبری مبنی بر تهاجمی عمل کردن ، در به زیر سوال بردن افسانه هولوکاست؟
کیست که فرمایشات مقام عظمای ولایت را در این باره نشنیده باشد؟
آیا فرمایشی از رهبری که حتی در دور دست ترین روستاهای کشور هم افراد می دانند چه بوده ، ممکن است شخص وزیر امور خارجه که باید مسلط و آگاه به سخنان سران مملکت باشد ، نداند ؟
آیا این هزینه از رهبری برای فرار از زیر سوال شبکه آمریکایی نیست؟
آیا این نشانه ضعف دیپلماسی تدبیر وامید در مواجهه با دشمن نیست ؟
در اینجا اصل سخن رهبری عزیز گذاشته میشود برای قضاوت دوستان عزیز:
«غربیها جور دیگری عمل میکنند... آنها چهارچوبهاشان ظالمانه است. در یک کشوری کسی به افسانه هولوکاست اعتراض میکند، میگوید من قبول ندارم؛ او را زندان میاندازند، محکومش میکنند که چرا یک حادثه پنداری تاریخی را انکار میکنی! حالا گیرم پنداری هم نباشد- واقعی باشد- خیلی خوب، انکار یک حادثه واقعی تاریخی مگر جرم است؟»
به نظر میرسد مجلس محترم باید قاطعانه درمقابل این حرکت وزیر امور خارجه ایستادگی کرده وضمن خواستن از ایشان برای پاسخ گویی به نمایندگان ملت ،مانع از تکرار این اتفاقات ناخوشایند شوند
92/7/9
1:26 ع
به گزارش پایگاه نکات پرس به نقل از 598، محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه در مصاحبه با شبکه آمریکایی ای بی سی نیوز ضمن محکوم کردن هولوکاست آن را جنایتی فجیع خواند و گفت به کار رفتن اصطلاح «افسانه هولوکاست» در نسخه انگلیسی سایت مقام معظم رهبری (Khamenei.ir) ناشی از اشتباه در ترجمه بوده است!
این در حالی است که مقام معظم رهبری در دیدار با اعضای مجلس خبرگان رهبری در تاریخ 18 اسفند 1390 ضمن «افسانه» نامیدن هولوکاست آن را حادثهای پنداری- نه واقعی- خواندند و فرمودند:
«غربیها جور دیگری عمل میکنند... آنها چهارچوبهاشان ظالمانه است. در یک کشوری کسی به افسانه هولوکاست اعتراض میکند، میگوید من قبول ندارم؛ او را زندان میاندازند، محکومش میکنند که چرا یک حادثه پنداری تاریخی را انکار میکنی! حالا گیرم پنداری هم نباشد- واقعی باشد- خیلی خوب، انکار یک حادثه واقعی تاریخی مگر جرم است؟»
انتظار آن بود که وزیر محترم امور خارجه کشورمان به جای وادادگی در مقابل افسانه هولوکاست از موضع مطالبهگرانه برخورد کرده و این پرسش منطقی که تاکنون بیپاسخ مانده است را مطرح میکرد که اگر هولوکاست واقعیت تاریخی دارد، چرا کشورهای غربی علیرغم ادعای واقعگرایی به هیچ مورخی اجازه بررسی و تحقیق درباره هولوکاست را نمیدهند و دانشمندان و محققان برجسته بسیاری را تنها به این جرم! که تحقیقات مستند آنها، از جعلی بودن هولوکاست پرده برداشته است زندانی کردهاند؟!
92/7/9
12:51 ع
بخشی از سخنرانی های رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام طی 3 ماه گذشته با تیتر انتخابی توسط سایت شخصی هاشمی رفسنجانی می آید:
کنایه آیت الله به وزیر سابق اطلاعات (دیدار جمعی از دانشجویان و ایثارگران 4/7/92)
صحبت میهمانان که به پایان می رسد. آیت الله شروع به سخن می کند. اول خوشآمد گویی بعد یک تشکر از صحبت های میهمان و سپس هم یک شوخی معنادار.
آقای هاشمی می گوید آگر قبل از انتخابات این حرفها را می زدید باید می رفتید اطلاعات جواب می دادید امّا حال باید اطلاعات به شما جواب بدهد! شوخی آیت الله مثل بمب سالن را می ترکاند. انگار همه تازه فهمیدند که چه اتفاقی در انتخابات افتاده؟!
پیش بینی هاشمی از آیند? اقتصاد کشور (دیدار اعضای هیأت مدیره شرکت مادر تخصصی توسعه معادن و صنایع معدنی خاورمیانه 3/7/92)
اگر با اصلاح سیاست خارجی، پرهیز از شاخصهای افراطی و تسهیل مقررات اداری، راه را باز کنیم، ظرفیتهای ایران، هر سرمایهگذاری را به سوی خود جذب میکند.
بن بست ساختن هنر نیست! (دیدارهای جداگانه با جمعی از فعالان سیاسی در استانهای فارس، یزد و خراسان شمالی 2/7/92)
بنبستسازی سیاسی برای کشور را تصمیمی به دور از منافع ملی و اسلامی است. در این مقطع نیز مردم با هوشیاری به جهانیان اعلام کردهاند که اعتدال و منطقگرایی به عنوان یک اصل اسلامی، اساس سیاستهای جمهوری اسلامی در ابعاد داخلی و خارجی است.
انعطاف نباشد، پیروزی در کار نیست (دیدار اعضای هیأت رئیسه اتاق بازرگانی 27/6/92 )
آیت الله هاشمی رفسنجانی صلابت دینی و انعطاف اسلامی را لازمه زندگی شرافتمندانه دانست و با یادآوری مذاکرات رؤسای قوا با امام در ماههای پایانی 8 سال دفاع مقدس گفت: هوشیاری امام در آن مقطع باعث شد که پیروزی سیاسی مکمّل پیروزیهای نظامی ایران در جنگ باشد.
خائن و خادم را اشتباه نگیریم! (دیدار جمعی از جوانان حزب اعتدال و توسعه و گروهی از فعالان سیاسی در مقطع انتخابات ریاست جمهوری 26/6/92)
اگرچه افراد افراطی در مقاطعی از سالهای پس از انقلاب سعی کردند حاشیههای پیرایهای را به متن اسلامی انقلاب بیفزایند، اما مردم که معنای اعتدال و جایگاه آن در همه ابعاد زندگی را خوب میدانند، با رویکردی عقلانی به صندوقهای رأی ثابت کردهاند که رشد آگاهی عمومی بالاترین دستاورد انقلاب در مقطع فعلی بود.
پاسخگوی رشد منفی اقتصادی کیست؟ (دیدارهای جداگانه با اعضای هیأت مدیره انجمن بهرهوری و مدیران ارشد و اعضای هیأت مدیره مؤسسه مالی و اعتباری عسکریه 25/6/92)
در دورنمای 8 درصدی رشد تولید ناخالص ملی 2/5 درصد را به بهرهوری اختصاص داده بودیم که طی سالهای اخیر نه تنها محقق نشد، بلکه رشد منفی هم پیدا کرد.
عمق مشکلات، قابل گفتن نیست (دیدار جمعی از علمای شهرستان مُهر از استان فارس 19/6/92)
آیت الله هاشمی رفسنجانی با بیان اینکه همه ابعاد، حجم و عمق مشکلات به جای مانده و پیش روی دولت، برای مردم قابل ذکر نیست، تاکید کرد: ولی باید با اتکاء به فضل خداوند و همت و تلاش بیوقفه مدیران خدمتگزار و همراهی مردم، به تدریج بر مشکلات فائق آمد.
رأی روستاها تصورات غلط را باطل کرد (در جمع مردم روستای دلیر از توابع بخش مرزنآباد شهرستان چالوس 13/6/92)
برخی تصور می کردند که نگاه سیاسی مردم شهرها با روستاها متفاوت است اما رای شما ثابت کرد که فاصله جغرافیایی در نگاه سیاسی مردم ایران هیچ تاثیری ندارد و این تصور غلط را باطل کرد.
عملکرد دولت قبل تنبیهی برای ماست (در دوازدهمین سالگرد وفات آیت الله صالحی مازندرانی در مسجد جامع شیرگاه 10/6/92)
آیت الله هاشمی ضمن بیان اینکه دولت باید وعده هایی را که داده عمل کرده و مردم نیز باید وعده ها را مطالبه کنند، تاکید کرد: عملکرد دولت قبلی تنبیهی برای ماست.
تاکید هاشمی بر رفع حصارهای امنیتی (دیدار چند گروه مختلف از ایثارگران، آزادگان و تشکّلهای دانشجوی 6/6/92)
وظیفه جمهوری اسلامی حفظ کرامت شهروندان و شرط اخلاق انسانی، شکستن حصارهای امنیتی و ایجاد رفاه اجتماعی برابر برای اقلیتها و اکثریتهای قومی، مذهبی، دینی، نژادی و سیاسی است.
فضای امنیتی نتیج? دوری از اعتدال بود (دیدار جمعی از نمایندگان اقشار مختلف فرهنگی، دانشگاهی، دانشجویی و دانشآموزی شرق مازندران و شهرستان نکا 4/6/92)
آیت الله هاشمی رفسنجانی دروغ، ریاکاری، خلف وعده، دشمنتراشی، ایجاد فضای امنیتی، ناهنجاریهای اجتماعی و اقتصادی مانند تورم، گرانی و بیکاری را نتیجه دوری از اعتدال دانست و تاکید کرد: با انتخاب میانهروی اسلامی توسط مسئولان، مردم بصورت طبیعی مسائل را در دست میگیرند که مصداق کامل استفاده از خردجمعی است.
رأی مردم همیشه باید حق النّاس باشد (مراسم روز جهانی پزشک 1/6/92)
مسئولان بدانند اگر در رای مردم دخالت کنند حقالناس است و یک روز باید جواب بدهند چراکه اگر ما به این جمله رهبر معظم انقلاب دقت کنیم از این به بعد همه انتخابهای ما باید سالم و طبق خواسته مردم باشد که این اتفاق افتاد.
ظلم کنندگان به حقوق مردم توبه کنند (دیدار حجت الاسلام محمد موحد و جمعی از اقشار مختلف مردم استان کهگیلویه و بویراحمد 31/5/92)
اگر شخص یا گروهی به واسطه تقصیر یا تصمیمات غلط عامدانه خود، به فرد یا جمعی ظلم کردند و یا حقی ضایع شد علاوه بر توبه به درگاه خداوند، باید در جهت احقاق حقوق ضایع شده نیز اقدام کنند.
ملّت ایران تدبیر کرد،آمریکا بی تدبیری نکند (دیدار اقشار مختلف مردم شهرها و روستاهای استان قزوین 15/5/92)
جای تأسف است که در نظام اسلامی و براساس آمارها بگوییم ثروتمندترین دولت تاریخ، بدهکارترین دولت بود، اما وقتی در همین آمار آرای بیش از 50 درصدی یک نفر را در مقابل 5 نفر دیگر نگاه و مقایسه میکنیم، به این نتیجه میرسیم که مردم با امید وارد شدند و ناامید کردن مردم، با هر توجیهی، گناهی نابخشودنی است.
باید فضای 8 سال گذشته فراموش شود (دیدار با خاویار سولانا 13/5/92)
نباید بگذاریم فضای 8 سال گذشته بین ایران و بعضی از کشورها، بر ادامه فعالیتها نیز سایه اندازد، چون دوره جدیدی از سیاست خارجی و تعامل با دنیا براساس احترام و اعتماد متقابل آغاز شده است.
سازندگی با 8 میلیارد،عدالت با 800 میلیارد! (دیدار با جمعی از مدیران ارشد حملونقل و فعالین اقتصادی، سیاسی و اجتماعی و کارآفرینان استان لرستان و شهرستان کاشان 11/5/92)
دوران سازندگی با هشت میلیارد دلار درآمد ارزی کشور شروع شد،علاوه بر بازسازی و سازندگی خرابیهای ناشی از جنگ، تقاضاهای بسیاری از کشورهای آفریقایی و آسیای میانه برای استفاده از خدمات فنی و مهندسی ایران وجود داشت،ولی در دوره اجرایی هشت ساله اخیر کشور با حدود 800 میلیارد دلار درآمد ارزی، فرصتهای بسیاری را برای صدور خدمات مهندسی و حفظ و تقویت زیرساختهای اقتصادی از دست داد.
حق النّاس فقط برای انتخابات نیست (دیدار جمع زیادی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی 7/5/92)
آیت الله هاشمی رفسنجانی ضمن هشدار درباره همزبانی افراطیون داخل و خارج کشور برای دشمن تراشی علیه ایران تاکید کرد: تعبیر حق الناس رهبری فقط برای انتخابات نبوده و همه باید به خواست مردم برای تغییر روش در اداره کشور و بازگشت به گفتمان اعتدال تمکین کنند.
امید مردم از انتخابات ناامید نشود (در دیدار مسئولان و کارکنان سطوح مختلف مجمع تشخیص مصلحت نظام 2/5/92)
آیتالله هاشمی رفسنجانی تلاش برای مأیوس کردن مردم امیدوار به انتخابات را گناه نابخشودنی دینی و ملی دانست و تأکید کرد: خداوند قلوب مردم را متوجه کرد و با شعور و احساس مسئولیت در بدترین شرایط به میدان آمدند و باید از این موقعیت استفاده کنیم.
"تحجّر باید از دامن انقلاب پاک شود" (در دیدار اعضای خانه صنعت، معدن و تجارت جوانان ایران و جمعی از فعالان اقتصادی استان مازندران 25/4/92)
مردم و بهویژه جوانان نباید بگذارند رسوبات تحجّر و دگماندیشی دوباره دامن انقلاب و کشور را بگیرد/ روستاییان در بمباران تبلیغات پرداخت یارانه ها، به کسی رأی دادند که بر تدبیر در امور و امیدواری به آینده تأکید میکرد.
"از کین? بی ریشه ها باکی ندارم" (دیدار با خانواده سه شهید دوران دفاع مقدس 19/4/92)
هرچه دارم از انقلاب است و تا زندهام برای این انقلاب و این کشور نفس میکشم و ازکینه بدخواهان انقلاب و افراطیون بیریشه نیز هراسی ندارم، البته آنان هم تاکنون از کینه توزی شان نتیجه معکوس گرفتهاند.
واقعیت انتخابات 92 از نگاه هاشمی (دیدار یا جمعی از روحانیون و علمای استان خراسان رضوی 14/4/92)
آیت الله هاشمی با اشاره به فشار های وارده از سوی آمریکا و غربی ها در گسترش تحریم ها گفت: برخی سیاست های غلط کشور را با مشکلاتی روبرو ساخت که باید با تعاملی سازنده با دنیا، آنها را تبدیل به فرصت نماییم.
"مردم شعارهای بی حاصل را کنار زدند" (دیدار جمعی از فعالان سیاسی دانشگاه های مشهد و اصولگرایان و اصلاح طلبان میانه رو استان خراسان 14/4/92)
آیت الله هاشمی رفسنجانی رأی قاطع مردم به اعتدال و جلوگیری از تندروی و افراطی گری در این انتخابات را نتیجه عملکرد نامطلوب و شعارهای بی محتوایی دانست که جامعه را دچار مشکلات عدیده ای کرد.
نباید در تعاملات جهانی مهجور بمانیم ( دیدار جمعی از اعضای اصلی و علی البدل چهارمین دوره شورای اسلامی شهر تهران و اعضای ستاد اصلاح طلبان 9/4/92)
آیت الله هاشمی رفسنجانی با اشاره به سالها مهجوریت ایران در فضای تعاملات سیاسی و اقتصادی جهان گفت: شاهدیم که آن فضای منفی رو به اصلاح می رود و الان وظیفه دولت و همه مسئولان است که برای ارتقای جایگاه ایران در جهان تلاش کنند.
افراط و زهدفروشی "پایداری" ندارد (در دیدار خانواده های شهدای فاجعه هفتم تیر 4/4/92)
تاریخ تکرار میشود و قطعاً در آینده نیز تکرار خواهد شد. آنچه ماندنی و پایدار است، خلوص و اخلاص است و ریاکاری، زهدفروشی و ظاهرسازی و افراطگری، موقتی، مقطعی و فانی است.
بنابر این گزارش، نسبت دادن افراط و افراطی گری به دولت گذشته و نقض آمارهای اقتصادی ارائه شده از سوی دولتمردان سابق در همه زمینه ها، بخش اصلی اظهارات آیت الله در اکثر سخنرانی های وی است.
هاشمی رفسنجانی که به اذعان خود دوره جدید را دوره اعتدال گرایی می داند دائما بر روی انتخاب شیوه ای معتدل از سوی جریان حاکم تاکید دارد، اما ترجیح می دهد درباره موضوعی مانند اخراج و تهدید الهه راستگو از احزاب اصلاح طلب سکوت کرده و هیچ اظهارنظری له و یا علیه این رفتار چهره های نزدیک به خود نکند.
با توجه به نظرات پس از انتخابات هاشمی رفسنجانی می توان اینگونه برداشت کرد که ظاهرا قرار نیست پروژه بهره برداری از اشتباهات دولت گذشته برای حمایت از برخی ضعف های احتمالی دولت جدید پایان یابد و هاشمی رفسنجانی به عنوان چهره ای اثرگذار در این راستا تلاش می کند تا فرصت انتقاد از دولت گذشته به این زودی ها از دست نرود.
القای فضای ناامیدی و زیر سوال بردن اقدامات دولت های گذشته همواره یکی از مواردی است که رهبر انقلاب همواره نسبت به آن انتقاد داشته و این راه انتقاد را مردود دانسته اند.
ای پیک راستان خبر یار ما بگو....احوال گل به بلبل دستان سرا بگو.....ما محرمان خلوت انسیم غم مخور.....با یار آشنا سخن آشنا بگو.....برهم چو میزدآن سر زلفین مشکبار.....با ما سر چه داشت زبهر خدا بگو.....آن کس که منع ما زخرابات می کند.....گو درحضورپیر من این ماجرا بگو.....گردیگرت برآن دردولت گذربود.....بعداز ادی خدمت وعرض دعا بگو.....هرچندما بدیم تو مارابدان مگیر.....شاهانه ماجرای گناه گدا بگو....بر این فقیر نامه آن محتشم بخوان.....با این گدا حکایت آن پادشاه بگو.....جان ها ز دام زلف چو بر خاک می فشاند....بر آن غریب ما چه گذشت ای صبا بگو.....جان پرور است قصه ارباب معرفت.....رمزی برو بپرس حدیثی بیا بگو